به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، این روزها دنیا با سرعت در حال تغییر است؛ اما این تغییر فقط در علم و فناوری نیست، بلکه در ارزشها هم دیده میشود. چیزهایی که زمانی نشانه خوبی و انسانیت بود، حالا گاهی به عنوان ضعف و عقبماندگی شناخته میشود. در مقابل، رفتارهای نادرست و ظالمانه با عنوان آزادی یا پیشرفت توجیه میشوند.
بنابر روایت تسنیم، در چنین فضایی، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در خطبهای هشداردهنده فرمودند:
«أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ، وَ زَمَنٍ شَدِیدٍ، یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً، وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّا لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا وَ لَا نَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّی تَحُلَّ بِنَا.»؛
«ای مردم، ما در روزگاری سرکش و سخت گرفتار شدهایم؛ روزگاری که نیکوکار بدکار شمرده میشود و ستمکار در سرکشی خود افزون میشود. از آنچه آموختهایم، بهره نمیگیریم و از آنچه نمیدانیم نمیپرسیم. از حوادث باک نداریم تا آن گاه که ما را در خود فرو گیرد.»
این روزهای پرآشوب، به طرز شگفتانگیزی با کلام حکیمانه امیرالمؤمنین همخوانی دارد. این کلام، نه یک پیشبینی صرف، بلکه یک تشخیص دقیق در مورد وضعیت جسمانی جامعه است؛ جامعهای که در آن «الْمُحْسِنُ مُسِیئاً یُعَدُّ» (نیکوکار به مثابه بدکار شمرده میشود). این وارونگی، نشان میدهد که معیارها از اصل خود منحرف شده و ترازوی سنجش حق و باطل، شکسته است. در تحلیل این عبارت، متوجه میشویم که این دوران، صرفاً دوران سختیهای مادی نیست، بلکه یک بحران اخلاقی عمیق است. مفهوم «عنود» به معنای سرسخت و لجباز است؛ یعنی جامعهای که در برابر پذیرش حق لجاجت میورزد و تنها مسیرهای انحرافی را میپذیرد. هنگامی که نیکوکار مورد نکوهش قرار میگیرد، این یعنی ارزشگذاری جامعه از معیار تقوا و اخلاص به معیار منفعتطلبی و شهرتطلبی و سایر ضد ارزشها تغییر یافته است.
یکی دیگر از ابعاد این دوران سخت، افزایش گستاخی ستمگران است: «وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً» (و ستمکار در آن سرکشیاش افزون میشود). در غیاب مرجعیت معنوی و اخلاقی، جایگاه قدرت به دست کسانی میافتد که مشروعیت خود را از عدالت نمیگیرند، بلکه از قدرت و یا بهتر است بگوییم از جامعهای که ارزشها در آن وارونه شده، میگیرند. جامعهای که از جهت ارزشهای اخلاقی سقوط کرده و مورد لطمه قرار گرفته است، به راحتی فریفتهی شعارهای نهاد قدرت و سردمداران آنها میشود.
اما این افزایش «عُتوّ» (سرکشی و طغیان) در سایه بیعملی کسانی ممکن میشود که خود باید حامی عدالت باشند، اما منفعل باقی ماندهاند. این انفعال را میتوان به نوعی همدستی یا تضعیف جبهه حق دانست. افزایش عُتوّ ظالم، تابعی از کاهش ظرفیت مقابله با ظلم در جامعه است. اگر جامعه توانایی تشخیص و واکنش به ظلم را نداشته باشد، ظلم به صورت تصاعدی رشد خواهد کرد. این پدیده با عنوان «شکاف قدرت» شناخته میشود؛ جایی که قدرتهای فاسد، خلاء ناشی از ضعف نهادهای نظارتی را با اِعمال قدرت بدون قید و شرط پر میکنند. این سرکشی، نه فقط در سطح حکومتی، بلکه در سطوح خُرد جامعه نیز مشاهده میشود، جایی که افراد با استفاده از اهرمهای قدرت موقتی (مانند ثروت یا مقام ظاهری) به ستمگری و نزول و احتکار روی میآورند.
از سوی دیگر، امیرالمؤمنین با نگاهی ژرف به ریشههای این انحطاط اشاره میکنند: «لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا، وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا»؛ دانشی که به عمل منجر نشود و جهلی که با سؤال جبران نشود، زمینهساز سقوط معرفتی است. جامعهای که علم را به زینت سخن بدل کند نه به چراغ راه، دیر یا زود در ظلمت سردرگمی فرو میرود. این همان جهل مُرکب است. نقدی کوبنده بر کسانی است که دانش سطحی دارند، اما عمق نمییابند، یا از پرسش برای رسیدن به معرفت عمیق اجتناب میکنند. این با نقد افرادی که دانش ندارند، اما نسخه میپیچند، مرتبط است.
خروج از این «دهر عنود» نیازمند بازگشت به معیارهای ثابت و تغییر ناپذیر است. غبار اندیشه و وارونگی ارزشها، معلول فاصله گرفتن از «میزان العدل» (معیار سنجش الهی) است. تنها با احیای بصیرت درونی و پرسشگری فعالانه از ناشناختهها، میتوانیم از زمره کسانی باشیم که در صنف مخلصان و نجاتیافتگان (که در ادامه خطبه ذکر شدند) قرار گیرند و از دریای تلخ دوران عنود، به ساحل نجات برسیم. این بازگشت نیازمند یک «انقلاب درونی» است که ابتدا باید در سطح فردی رخ دهد. باید تلاش کنیم تا ارزش «صداقت ذاتی» را جایگزین «صداقت نمایشی» کنیم. این امر با بازنگری در مبانی علمی و اخلاقی صورت میپذیرد؛ به این معنا که باور کنیم دانشی ارزشمند است که ما را به عمل صالح و عادلانه وادار کند نه اینکه ما را به تظاهر به عدالت و حقپنداریِ ناعادلانه سوق دهد. این فرآیند، همان کاری است که امام علی از یارانش طلبیده بود: ایستادگی در برابر ظلم، حتی اگر به بهای مسخ شدن و مورد شماتت قرار گرفتن باشد. تنها با عمل به حقیقت میتوانیم ترازوی شکسته جامعه را تعمیر کنیم.
Source link
 پایگاه خبری ایده روز آنلاین
پایگاه خبری ایده روز آنلاین 
				 
		 
						
					 
						
					 
						
					
