به گزارش همشهریآنلاین، اگر قرار باشد خلاصه داستان بازی تراکتور- پرسپولیس را بنویسیم، باید بگوییم ۲سوپرگل، حیثیت یک بازی ضعیف و کمرمق را نجات داد. انتظارات از تقابل ۲تیم پرهوادار فوتبال ایران بسیار بیش از اینها بود، اما آنها با هراسی بزرگ از شکست به مصاف هم رفتند و شاید اگر اخراج مرتضی پورعلیگنجی نبود، بازی با مساوی بدون گل به پایان میرسید. به این اعتبار، میتوان گفت مسابقه تازه از دقیقه۷۷ شروع شد. پیشکشیدن تراکتور برای استفاده از مزیت نفریاش درنهایت باعث شد آنها با گل بسیار زیبای امیرحسین حسینزاده در آستانه کسب پیروزی قرار بگیرند، اما گل استثنایی مارکو باکیچ از روی ضربه ایستگاهی در آخرین دقیقه، بار دیگر همهچیز را برابر کرد؛ تساوی یک – یک که حتما خیلی مهیجتر از آن مساوی یخ و دوستنداشتنی صفر – صفر بود.
در مورد این بازی به خیلی مسائل میشود اشاره کرد؛ از طلسم تراکتور که به شکل عجیبی دربرابر پرسپولیس همچنان ادامه دارد و آنها با بهترین نسخه خودشان هم نمیتوانند حتی پرسپولیس ۱۰نفره را شکست بدهند تا خشم علیرضا بیرانوند که در پایان مسابقه بطری آب را شوت کرد. نیمکتنشینی اوستون اورونوف و سکونشینی تیوی بیفوما هم نکات جالب دیگری بودند؛ درست مثل افت مهدی ترابی بعد از رهایی از مصدومیت یا به بازی گرفتهشدن دانیال اسماعیلیفر در پست دفاع چپ، آن هم در تیمی که ۵مدافع راست دارد!
با همه اینها اما اجازه بدهید سوژه اصلی مطلب، کریم باقری باشد؛ مردی که باز هم برخلاف میلش سرمربی موقت پرسپولیس شد و درست مثل فصل گذشته در بدترین شرایط هم به تراکتور نباخت. در مورد خودداری آقاکریم از پذیرفتن هدایت پرسپولیس با وجود همه اصرارها، مطالب ستایشآمیز زیادی نوشته شده. بالاخره در کشوری که خیلیها برای رسیدن به پست و مقام دست و پا میزنند، همین که یک نفر سطح تواناییهای خودش را بشناسد و جایی که حس میکند اندازهاش نیست وارد نشود، اتفاق مبارک و قابل اعتنایی است. با این حال باقری حتی در همین تجارب کوتاه و با اکراه هم عملکردی داشته که مثلا از وحید هاشمیان در دوره سرمربیگری پرسپولیس دیده نشد.
کریم تیمش را در تبریز بدون پیچیدگیهای نالازم به میدان فرستاد. او میلاد محمدی را در پست دفاع چپ مورد استفاده قرار داد و فرشاد احمدزاده را بهخاطر خاصیت جنگندگیاش در پست وینگر راست به میدان فرستاد. به یاد داریم که هاشمیان از این دو نفر دقیقا در پست یکدیگر استفاده میکرد! او پرسپولیس را به سیستم چهاردفاعه برگرداند و خوب یا بد، محمدامین کاظمیان را در خط حمله کنار علی علیپور گذاشت. اوج هنر باقری اما تشخیص درست او در مورد هنر کاشتهزنی باکیچ بود. بازیکنی که در این فصل یکبار هم پشت ضربات ایستگاهی قرار نگرفته بود، در این مسابقه ۲کاشته زد که اولی به دیرک خورد و دومی به سوپرگل تبدیل شد. سر دومی وقتی بازیکنانی مثل علی علیپور دنبال زدن ضربه بودند، باقری از روی نیمکت دستور داد باکیچ توپ را بزند و هافبک مونتهنگرویی هم بعد از گل در آغوش کریم آرام گرفت. اینها، بخشی از کارهای سادهای بود که باقری در یک بازی انجام داد، اما هاشمیان در طول چند بازی نکرد!
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین
