به گزارش خبرآنلاین، نیل دِگرس تایسون، یکی از شناخته شدهترین ستارههای علم نجوم و فیزیک عمومی در جهان است. با کمی گشت و گذار در اینترنت با عجیبترین ویدئو از این چهره سرشناس دنیای علم روبهرو میشویم. کلیپی که بهظاهر او بود و حرفی بسیار غیرمنتظره زد: «نمیتوانم نتیجه بگیرم که زمین تخت نیست!»
البته که این سخنان یکی از مشهورترین مروجان علم در جهان نیست. کلیپ، یک دیپفِیک (Deepfake) بود که به گفته برخی پژوهشگران و رسانهها یکی از «ترسناکترین نمونه»های ویدئوی جعلی است.
این رویداد، فراتر از سرگرمی یا شوخی است. نشانهای روشن از این است که چگونه فناوری هوش مصنوعی با ترکیب تصویر و صدا میتواند بهسرعت اعتماد عمومی را متزلزل کند.
چرا این مسئله مهم است؟
اولاً، صدای فردِ شناختهشدهای مانند نیل دِگرس تایسون، بهطور ناخودآگاه برای مخاطب «معتبر» تلقّی میشود. وقتی چنین فردی جملهای غیرعادی میگوید، واکنش عمومی قویتر میشود. دوم اینکه، فناوری ساخت دیپفِیکها آنقدر دسترسپذیر شده که هیچ تضمینی نیست مخاطب عادی بتواند بلافاصله تشخیص دهد چه چیزی واقعی و چه چیزی ساختگی است. در نهایت، در حوزههای حساس مانند سیاست، علوم، بهداشت عمومی یا امنیت، پخش سریع محتوای ساختگی میتواند از گمراهسازی افکار عمومی تا ضربه به اعتبار افراد یا نهادها پیامدهای جدی در پی داشته باشد.
نیل دِگرس تایسون با اعلام اینکه آن ویدیو «کار او نیست» و آن کلامی که بهظاهر از زبان او گفته شده، واقعاً از او نبوده است، هشدار میدهد که دیپفِیکها اکنون «خط قرمز را رد کردهاند»، یعنی دیگر صرفاً جلوهای سرگرمکننده نیستند بلکه میتوانند به ابزاری قدرتمند در مبارزه با حقیقت تبدیل شوند.
در پی این وقایع باید به مواردی چون آموزش دیجیتال، سامانههای هویتسنجی و تایید محتوا، قوانین و چارچوبهای حقوقی و البته سواد و فرهنگ رسانهای بیشتر توجه داشت.
در نهایت وقتی شخصی مانند نیل دِگرس تایسون، که سالها در عرصه علم و عمومیسازی دانش فعالیت کرده، ناچار به تکذیب یک ویدئو میشود، یعنی ما به مرحله جدیدی از بحران اعتماد عمومی به رسانهها و واقعیت وارد شدهایم.
این دیپفِیک نه تنها درباره پیشرفت فناوری هشدار میدهد، بلکه به کاربران نیز تلنگر میزند که اگر نمیخواهید فریب بخورید، باید بهتر ببینید، بهتر بشنوید و بهتر فکر کنید.
۵۸۵۸
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین
