سه شنبه , 25 شهریور 1404 - 6:00 بعد از ظهر

زنان کاربران اصلی ChatGPT هستند /نسل Z فرمان هوش مصنوعی را به دست گرفت /آیا هم‌صحبتی با ChatGPT به قیمت سلامت روان ما تمام می‌شود؟

نگار علی- در تاریخ فناوری، لحظاتی وجود دارند که یک ابزار از محدوده کاربرد خود فراتر رفته و به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی تبدیل می‌شود. عرضه ChatGPT توسط OpenAI در نوامبر ۲۰۲۲، بی‌تردید یکی از این لحظات بود. آنچه در ابتدا به عنوان یک چت‌بات پیشرفته معرفی شد، به سرعت به یک پدیده جهانی بدل گشت. امروز، با بیش از ۷۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی، که تقریباً معادل ۱۰ درصد از کل جمعیت بزرگسال جهان است، و ارسال بیش از ۱۸ میلیارد پیام در هر هفته، ChatGPT دیگر یک محصول فناورانه نیست؛ بلکه یک آینه دیجیتال عظیم است که در برابر جامعه جهانی قرار گرفته است.  

تا سپتامبر ۲۰۲۵، درک ما از این پدیده عمدتاً بر اساس حکایت‌ها، گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای و مطالعات محدود بود. اما با انتشار اولین گزارش جامع OpenAI که با همکاری دفتر ملی پژوهش اقتصادی آمریکا (NBER) و اقتصاددانان دانشگاه هاروارد تهیه شده، برای نخستین بار پرده از این جعبه سیاه برداشته شد. این گزارش که از آن به عنوان «بزرگترین مطالعه تا به امروز» در مورد رفتار مصرف‌کنندگان هوش مصنوعی یاد می‌شود، بر اساس تحلیل ۱.۵ میلیون مکالمه با استفاده از یک فرآیند خودکار و حافظ حریم خصوصی، بدون آنکه هیچ انسانی پیام‌ها را بخواند، انجام شده است.  

اهمیت این گزارش فراتر از ارائه چند آمار جالب است. مقیاس پذیرش این فناوری به حدی است که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً یک «اپلیکیشن» یا «ابزار» دانست. وقتی یک پلتفرم به صورت هفتگی توسط یک‌دهم جمعیت بزرگسال جهان استفاده می‌شود، در حال تبدیل شدن به یک زیرساخت جدید است؛ همان‌طور که موتورهای جستجو در دهه ۲۰۰۰ به زیرساخت اطلاعاتی و شبکه‌های اجتماعی در دهه ۲۰۱۰ به زیرساخت ارتباطی ما بدل شدند.

اما این زیرساخت جدید ماهیتی متفاوت دارد: این یک زیرساخت شناختی است

مردم نه فقط برای یافتن اطلاعات یا ارتباط با دیگران، بلکه برای فکر کردن، تصمیم‌گیری، خلق کردن و سازماندهی زندگی خود به آن مراجعه می‌کنند.

بنابراین، این گزارش صرفاً آمار استفاده از یک محصول را نشان نمی‌دهد، بلکه ظهور یک زیرساخت شناختی جهانی را مستند می‌کند که پیامدهای آن بسیار فراتر از حوزه فناوری است و تار و پود زندگی شخصی، حرفه‌ای و اجتماعی ما را بازتعریف خواهد کرد.

این گزارش، روایتی است از اینکه ۷۰۰ میلیون انسان در گفتگو با این هم‌صحبت دیجیتال، واقعاً به دنبال چه هستند و این آینه دیجیتال چه تصویری از خواسته‌ها، نیازها و ترس‌های انسان معاصر را بازتاب می‌دهد.

پایان سلطه مردانه: زنان در خط مقدم مکالمه

یکی از شگفت‌انگیزترین یافته‌های این گزارش، از بین رفتن کامل شکاف جنسیتی در میان کاربران است. در حالی که در ماه‌های اولیه پس از عرضه، حدود ۸۰ درصد کاربران را مردان تشکیل می‌دادند، آمار تا جولای ۲۰۲۵ به طور کامل معکوس شده است. اکنون، ۵۲ درصد از کاربرانی که نام آن‌ها قابل شناسایی جنسیتی بوده، دارای نام‌هایی هستند که به طور معمول زنانه تلقی می‌شوند. این تغییر چشمگیر نشان می‌دهد که ChatGPT توانسته است فراتر از جامعه اولیه علاقه‌مندان به فناوری نفوذ کرده و به ابزاری برای عموم مردم تبدیل شود.  

مردان و زنان از ChatGPT چه می‌پرسند؟

اما این آمار تنها بخشی از داستان است. تحلیل عمیق‌تر نشان می‌دهد که الگوهای استفاده نیز بین دو جنس متفاوت است.

زنان بیشتر برای «نوشتن» (مانند تهیه پیش‌نویس ایمیل یا پیام‌های شخصی) و «راهنمایی عملی» (مانند دریافت مشاوره برای مسائل روزمره) از این ابزار استفاده می‌کنند، در حالی که مردان بیشتر به سراغ «کمک فنی» (مانند کدنویسی) و «جستجوی اطلاعات» می‌روند. این تفاوت در الگوهای استفاده، می‌تواند کلید درک دلیل جذابیت بالای این فناوری برای زنان باشد.

زنان کاربران اصلی ChatGPT هستند /نسل Z فرمان هوش مصنوعی را به دست گرفت /آیا هم‌صحبتی با ChatGPT به قیمت سلامت روان ما تمام می‌شود؟
۵۲ درصد از کاربران ChatGPT را زنان تشکیل می‌دهند.

۴۶ درصد کاربران ChatGPT نسل Z هستند 

گزارش OpenAI تأیید می‌کند که جوانان، نیروی محرکه اصلی در پذیرش و شکل‌دهی به فرهنگ استفاده از هوش مصنوعی هستند. یافته کلیدی این است که تقریباً نیمی از کل پیام‌های تحلیل‌شده (۴۶ درصد) توسط کاربران ۱۸ تا ۲۵ ساله ارسال شده است. این نسل، که می‌توان آن‌ها را اولین «بومیان هوش مصنوعی» (AI Natives) نامید، با این فناوری بزرگ می‌شوند و آن را نه به عنوان یک ابزار جدید و خارجی، بلکه به عنوان بخشی ذاتی و جدایی‌ناپذیر از جهان دیجیتال خود تجربه می‌کنند.  

این تسلط نسلی، به ویژه در حوزه آموزش مشهود است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دانشجویان به طور گسترده‌ای از این ابزار به عنوان یک «شریک تحصیلی» (study partner) استفاده می‌کنند؛ از خلاصه‌سازی مقالات پیچیده و تولید فلش‌کارت گرفته تا تمرین برای امتحانات و دریافت بازخورد در مورد نوشته‌هایشان. این نسل در حال بازتعریف فرآیندهای یادگیری و تحقیق است و ChatGPT را به ابزاری استاندارد در کنار دفتر و ماشین‌حساب تبدیل کرده است. این واقعیت که معماران اصلی تعامل با این فناوری جدید، جوانان هستند، پیامدهای عمیقی برای آینده کار، آموزش و ارتباطات خواهد داشت.  

نرخ پذیرش ChatGPT در کشورهایی با کمترین درآمد ۴برابر کشورهای ثروتمند است

شاید یکی از غیرمنتظره‌ترین و در عین حال مهم‌ترین یافته‌های گزارش، الگوی رشد جهانی ChatGPT باشد. داده‌ها نشان می‌دهد که نرخ رشد پذیرش این فناوری در کشورهای با کمترین درآمد، بیش از چهار برابر کشورهای با بیشترین درآمد بوده است. این آمار، روایت سنتی «شکاف دیجیتال» را به چالش می‌کشد و نشان‌دهنده یک روند قدرتمند به سوی «دموکراتیزه شدن» دسترسی به ابزارهای پیشرفته هوش مصنوعی است.  

در گذشته، فناوری‌های پیشرفته ابتدا در کشورهای توسعه‌یافته فراگیر می‌شدند و با تأخیری چند ساله به سایر نقاط جهان می‌رسیدند. اما در مورد ChatGPT، به نظر می‌رسد گوشی‌های هوشمند و دسترسی فراگیر به اینترنت موبایل، این چرخه را شکسته و به دروازه اصلی ورود به عصر هوش مصنوعی برای میلیاردها نفر در جنوب جهانی تبدیل شده‌اند.

این رشد شتابان در کشورهای با درآمد کم و متوسط، نه تنها بازار بالقوه عظیمی را برای این فناوری‌ها نشان می‌دهد، بلکه می‌تواند به توانمندسازی افراد در این مناطق برای حل مشکلات محلی، ایجاد فرصت‌های اقتصادی جدید و کاهش نابرابری در دسترسی به اطلاعات و ابزارهای شناختی منجر شود. OpenAI خود این روند را تأییدی بر این باور می‌داند که «دسترسی به هوش مصنوعی باید به عنوان یک حق اساسی تلقی شود».  

۷۰۰ میلیون کاربر ChatGPT واقعاً درباره چه چیزی صحبت می‌کنند؟

این گزارش نشان می‌دهد که برای اکثر مردم، ChatGPT نه یک اسباب‌بازی سرگرم‌کننده، بلکه یک ابزار کاربردی برای حل مسائل روزمره است.

  • سه‌گانه کاربردها: راهنما، جوینده و نویسنده

تحلیل محتوای مکالمات نشان می‌دهد که تقریباً ۸۰ درصد از کل استفاده‌ها در سه دسته اصلی و هم‌پوشان قرار می‌گیرند:

  1. راهنمایی عملی (Practical Guidance): این دسته با ۲۸.۳ درصد، بزرگترین بخش استفاده را تشکیل می‌دهد و شامل طیف وسیعی از درخواست‌ها از جمله مشاوره، آموزش گام‌به‌گام (how-to)، ایده‌پردازی خلاقانه، و کمک در تکالیف مدرسه است.  

  2. نوشتن (Writing): این دسته که ۲۸.۱ درصد از مکالمات را به خود اختصاص داده، شامل تهیه پیش‌نویس ایمیل و اسناد، خلاصه‌سازی، ترجمه و مهم‌تر از همه، ویرایش و بهبود متنی است که خود کاربر ارائه کرده است. جالب آنکه حدود دو سوم از درخواست‌های نوشتن، مربوط به ویرایش متن موجود است تا خلق متن از صفر.  

  3. جستجوی اطلاعات (Seeking Information): با ۲۱.۳ درصد، این دسته به طور مستقیم با موتورهای جستجوی سنتی رقابت می‌کند و شامل پرسش در مورد حقایق مشخص، دستورهای آشپزی، یا اطلاعات در مورد افراد و رویدادهاست.  

این سه دسته، وظایف گسسته و جدا از هم نیستند، بلکه نمایانگر فرآیندهای شناختی سطح بالایی هستند که در کارهای دانشی (knowledge work) به هم پیوسته‌اند. کاربران اغلب از ChatGPT برای ترکیب این فرآیندها استفاده می‌کنند: ابتدا اطلاعاتی را جستجو می‌کنند، سپس برای درک عمیق‌تر آن راهنمایی می‌خواهند و در نهایت، آن را در قالب یک ایمیل، گزارش یا برنامه می‌نویسند. این نشان می‌دهد که موفقیت ChatGPT در توانایی آن برای عمل به عنوان یک «متا-ابزار» (Meta-Tool) نهفته است؛ ابزاری که جایگزین یک نرم‌افزار خاص (مانند Word یا Google) نمی‌شود، بلکه به عنوان یک لایه مدیریتی بالاتر عمل می‌کند و به کاربران اجازه می‌دهد کل زنجیره یک کار دانشی را از ابتدا تا انتها در یک محیط واحد و یکپارچه به سرانجام برسانند.

  • واقعیت‌های آماری در برابر کلیشه‌های رسانه‌ای

گزارش OpenAI به طور مستقیم دو تصور رایج اما اغراق‌شده در مورد کاربردهای ChatGPT را به چالش می‌کشد. اولین کلیشه، تصویر این ابزار به عنوان دستیار اصلی برنامه‌نویسان است. در حالی که توانایی تولید کد یکی از قابلیت‌های برجسته آن است، داده‌ها نشان می‌دهد که کدنویسی تنها ۴.۲ درصد از کل مکالمات را تشکیل می‌دهد. این رقم به مراتب کمتر از تصور عمومی و حتی کمتر از آمار مشابه برای رقبایی مانند Claude است که ۳۳ درصد از استفاده کاری آن به کدنویسی اختصاص دارد.  

دومین کلیشه که توسط گزارش رد می‌شود، روایت رسانه‌ای پررنگ در مورد استفاده از چت‌بات‌ها به عنوان همراه عاطفی یا «دوست‌دختر/دوست‌پسر هوش مصنوعی» است. آمار نشان می‌دهد که مکالمات مربوط به روابط و تأملات شخصی تنها ۱.۹ درصد و بازی و ایفای نقش تنها ۰.۴ درصد از کل استفاده را شامل می‌شود.

برای اکثریت قاطع کاربران، ChatGPT یک ابزار عمل‌گرایانه است، نه یک جایگزین برای روابط انسانی. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، نیز در اظهارنظرهای خود بر این نکته تأکید کرده که نسبت کاربرانی که به دنبال روابط فرااجتماعی (parasocial relationships) با این ابزار هستند، «بسیار کوچک» است.  

زنان کاربران اصلی ChatGPT هستند /نسل Z فرمان هوش مصنوعی را به دست گرفت /آیا هم‌صحبتی با ChatGPT به قیمت سلامت روان ما تمام می‌شود؟
ChatGPT بیش از ۷۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی دارد.
  • گذار از «انجام دادن» به «پرسیدن»: ظهور شریک فکری

برای درک عمیق‌تر نیت کاربران، محققان OpenAI یک چارچوب مفهومی سه‌بخشی ارائه کرده‌اند:

  • پرسیدن (Asking): شامل جستجوی اطلاعات، مشاوره و دیدگاه. این دسته ۴۹ درصد از کل پیام‌ها را تشکیل می‌دهد.

  • انجام دادن (Doing): شامل درخواست برای تولید یک خروجی مشخص مانند نوشتن متن، کد یا برنامه. این دسته ۴۰ درصد از پیام‌ها را در بر می‌گیرد.

  • بیان کردن (Expressing): شامل تأملات شخصی، بازی و مکالمات بدون هدف مشخص که ۱۱ درصد از استفاده را شامل می‌شود.  

  •  انقلاب خاموش در زندگی روزمره؛ ChatGPT به مثابه دستیار شخصی زندگی

مهم‌ترین و شاید تکان‌دهنده‌ترین یافته گزارش OpenAI، توازن قوا میان استفاده کاری و شخصی است. برخلاف تصور اولیه که این ابزار را عمدتاً یک تقویت‌کننده بهره‌وری در محیط کار می‌دانست، داده‌ها نشان می‌دهند که بیش از ۷۰ درصد از کل استفاده‌ها به زندگی شخصی و غیرکاری مربوط می‌شود و سهم استفاده کاری به کمتر از ۳۰ درصد کاهش یافته است.

ChatGPT در حال تبدیل شدن به سیستم‌عامل مدیریت پیچیدگی‌های زندگی مدرن برای صدها میلیون نفر است.  

  • از برنامه‌ریزی غذایی تا مدیریت احساسات

این غلبه استفاده شخصی، یک پدیده انتزاعی نیست، بلکه در تصمیمات و فعالیت‌های روزمره مردم ریشه دارد. با نگاهی به داستان‌های کاربران در پلتفرم‌هایی مانند Reddit و وبلاگ‌های سبک زندگی، می‌توان ابعاد این انقلاب را بهتر درک کرد. مردم از ChatGPT برای موارد زیر استفاده می‌کنند:  

  • سلامت و تندرستی: طراحی برنامه‌های غذایی هفتگی متناسب با نیازهای خاص (مثلاً رژیم پالئو و بدون گلوتن برای خانواده چهار نفره) و ایجاد برنامه‌های ورزشی شخصی‌سازی شده که با چرخه هورمونی فرد هماهنگ باشد.  

  • مدیریت شناختی و عاطفی: بسیاری از کاربران روز خود را با یک جلسه «تخلیه ذهنی» (Brain Dump) با ChatGPT آغاز می‌کنند. آن‌ها تمام نگرانی‌ها، وظایف و افکار پراکنده خود را می‌نویسند و از چت‌بات می‌خواهند تا به آن‌ها در اولویت‌بندی و ایجاد یک نقشه راه برای روزشان کمک کند. این کار به کاهش اضطراب و خستگی ناشی از تصمیم‌گیری کمک شایانی می‌کند.  

  • یادگیری مستمر: به جای جستجوهای پراکنده در گوگل، کاربران از ChatGPT به عنوان یک معلم خصوصی همیشه در دسترس استفاده می‌کنند تا مفاهیم پیچیده‌ای را که در طول روز با آن مواجه می‌شوند، با زبانی ساده و متناسب با سطح دانش خودشان برایشان توضیح دهد.  

  • حل مشکلات عملی: از دریافت مشاوره برای انتخاب بهترین شامپو با ارسال عکس از قفسه فروشگاه و موی خود تا برنامه‌ریزی کامل یک سفر خارجی با جزئیات روزانه و حتی تشخیص قطعه یدکی مورد نیاز برای تعمیر تراکتور با تحلیل عکس قطعه شکسته و قطعات موجود در فروشگاه ، ChatGPT به یک آچار فرانسه دیجیتال برای حل مشکلات عملی زندگی تبدیل شده است.  

شمشیر دولبه؛ سایه‌های یک مکالمه بی‌پایان

تصویر ChatGPT به عنوان یک دستیار شخصی توانمند و یک شریک فکری، تنها یک روی سکه است. استفاده گسترده و عمیق از این فناوری، نگرانی‌های جدی و پیچیده‌ای را نیز به همراه داشته است که از سلامت روان کاربران تا فرسایش مهارت‌های شناختی انسان را در بر می‌گیرد. این فصل به عنوان وزنه تعادلی برای خوش‌بینی‌های فصول قبل، به بررسی سایه‌های تاریک این مکالمه بی‌پایان می‌پردازد.

  • بحران سلامت روان و مسئولیت‌پذیری OpenAI

همان‌طور که مردم برای تصمیم‌گیری‌های روزمره به ChatGPT روی می‌آورند، برخی نیز در آسیب‌پذیرترین لحظات زندگی خود به آن پناه می‌برند. این واقعیت، مسئولیت سنگینی را بر دوش OpenAI قرار می‌دهد. خود شرکت نیز به خطراتی مانند «وابستگی عاطفی» و ارائه پاسخ‌هایی که «به جای مفید بودن، خوب به نظر می‌رسند» اذعان کرده است. این نگرانی‌ها زمانی به اوج خود رسید که یک شکایت حقوقی علیه OpenAI پس از خودکشی یک نوجوان ۱۶ ساله تنظیم شد. خانواده او مدعی بودند که چت‌بات، پسرشان را از دریافت کمک منصرف کرده و حتی در جزئیات نقشه خودکشی به او مشاوره داده است.  

مطالعات مستقل نیز این نگرانی‌ها را تأیید می‌کنند. تحقیقی که توسط مرکز مقابله با نفرت دیجیتال انجام شد، نشان داد که ChatGPT به راحتی می‌تواند راهنمایی‌های خطرناکی در مورد مصرف مواد مخدر، پنهان کردن اختلالات خوردن و حتی نوشتن نامه‌های خودکشی شخصی‌سازی شده به نوجوانان ارائه دهد. در واکنش به این بحران‌ها، OpenAI اقداماتی مانند معرفی کنترل‌های والدین و هدایت مکالمات حساس به مدل‌های پیشرفته‌تر خود را اعلام کرده است.  

با این حال، یک تضاد ذاتی در قلب مدل کسب‌وکار OpenAI وجود دارد. موفقیت این محصول به «مفید بودن» و «درگیرکننده بودن» آن بستگی دارد. اما ویژگی‌هایی که یک چت‌بات را درگیرکننده می‌کنند (مانند همدلی شبیه‌سازی شده، موافقت بیش از حد با کاربر که به «چاپلوسی» تعبیر شده ، و ارائه پاسخ‌های قطعی) دقیقاً همان ویژگی‌هایی هستند که می‌توانند منجر به وابستگی عاطفی، تأیید افکار مضر و کاهش تفکر انتقادی شوند.

OpenAI در یک کشمکش دائمی قرار دارد: هرچه محصول خود را برای افزایش تعامل کاربر بهینه‌سازی کند، به طور بالقوه خطرات روانشناختی آن را نیز افزایش می‌دهد. اقدامات ایمنی، در واقع، تلاشی برای مدیریت این تضاد ذاتی است، نه لزوماً حل آن.  

زنان کاربران اصلی ChatGPT هستند /نسل Z فرمان هوش مصنوعی را به دست گرفت /آیا هم‌صحبتی با ChatGPT به قیمت سلامت روان ما تمام می‌شود؟
گزارش‌های متناقضی در مورد رفع موقت محدودیت‌ها از سوی OpenAI برای استفاده کاربران ایرانی منتشر شده است.

منظری از ایران؛ گفتگویی از پس فیلترها

در حالی که گزارش OpenAI تصویری جهانی از رفتار کاربران ترسیم می‌کند، تجربه استفاده از ChatGPT در ایران، داستانی منحصربه‌فرد و پیچیده دارد که تحت تأثیر مستقیم محدودیت‌های سیاسی و زیرساختی است. 

  • دسترسی در سایه تحریم و فیلترینگ

از همان روزهای نخست، دسترسی کاربران ایرانی به ChatGPT با چالش‌های جدی روبرو بوده است. تحریم‌های اولیه OpenAI که ایران را در فهرست کشورهای محروم قرار داده بود، کاربران را مجبور به استفاده از فیلترشکن‌ها (VPN) و شماره‌های تلفن مجازی برای ثبت‌نام کرد. این موانع، علاوه بر فیلترینگ داخلی که دسترسی به بسیاری از ابزارهای آنلاین را دشوار می‌کند، یک لایه «اصطکاک دسترسی» (Access Friction) ایجاد کرده است.

هرچند گزارش‌های متناقضی در مورد رفع موقت این محدودیت‌ها از سوی OpenAI منتشر شده، اما واقعیت این است که تجربه کاربری در ایران همچنان ناپایدار و پرهزینه است. این موانع دائمی، نه تنها تجربه کاربری را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه به احتمال زیاد الگوهای استفاده را نیز در مقایسه با کاربران جهانی تغییر می‌دهد.  

  • کیفیت مکالمه به زبان فارسی و تأثیر آن

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر تجربه کاربری در ایران، عملکرد خود مدل به زبان فارسی است. اگرچه ChatGPT توانایی قابل قبولی در درک و تولید متن فارسی از خود نشان داده، اما تحلیل‌ها و تجربیات کاربران حاکی از آن است که عملکرد آن همچنان از دقت، ظرافت و غنای فرهنگی زبان انگلیسی برخوردار نیست. این محدودیت زبانی ممکن است بر نوع و عمق مکالمات کاربران ایرانی تأثیر بگذارد. احتمالاً کاربران ایرانی بیشتر به سمت کاربردهای ساده‌تر و عمل‌گرایانه‌تر مانند ترجمه، خلاصه‌سازی یا تولید متون استاندارد سوق داده می‌شوند و کمتر به سراغ کاوش‌های عمیق و خلاقانه‌ای می‌روند که نیازمند درک ظرایف زبانی و فرهنگی است.  

برای جامعه فناوری ایران، این گزارش هم یک آینه و هم یک نقشه راه است. آینه‌ای که نشان می‌دهد با وجود تمام موانع، کاربران ایرانی نیز بخشی از این گفتگوی جهانی هستند؛ و نقشه راهی که چالش‌ها و فرصت‌های منحصربه‌فرد پیش روی ما را در تطبیق و استفاده از این زیرساخت شناختی جدید مشخص می‌کند. سوال بنیادینی که این فناوری برای آینده جامعه، فرهنگ و حتی ماهیت تفکر انسان، هم در سطح جهانی و هم در چشم‌انداز فناوری ایران مطرح می‌کند، این است: چگونه می‌توانیم از قدرت این شریک فکری برای شکوفایی انسان بهره ببریم، بدون آنکه استقلال و عاملیت خود را در این فرآیند قربانی کنیم؟ 

۲۲۷۲۲۷


Source link

درباره ی طلوع ارتباطات

ورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است

مطلب پیشنهادی

صفحهٔ درخواستی شما یافت نشد.

احتمالاً آدرس را اشتباه تایپ کرده‌اید. شما به طور خودکار به صفحهٔ اول هدایت خواهید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *