همشهری آنلاین – گروه سیاسی: پس از گذشت بیش از سه ماه از حملات اسرائیل به مجموعهای از مراکز نظامی و هستهای ایران، گزارشهای جدید حاکی از آن است که تهران روند بازسازی بخشی از این زیرساختها را آغاز کرده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به نقل از تحلیلگران نظامی آورده است که ایران در ماههای اخیر اقدام به بازسازی بخشی از سایتهای موشکی خود کرده است.
بخشهایی از این گزارش را میخوانید:
بر اساس تصاویر ماهوارهای و تحلیل کارشناسان غربی، کار بازسازی در برخی سایتهای موشکی که در این حملات آسیب دیدهاند جریان دارد.
مراکزی که برای تولید و آزمایش موشکهای سوخت جامد به کار گرفته میشدند اهمیت ویژهای دارند. سوخت جامد به دلیل سهولت در نگهداری و سرعت آمادهسازی موشکها از دیدگاه راهبردی برای ایران اهمیت بالایی دارد و یکی از محورهای اصلی توسعه موشکی در سالهای اخیر به شمار میآید. با این حال، کارشناسان تأکید کردهاند که روند بازسازی با محدودیتهای جدی روبهروست و دسترسی ایران به برخی قطعات کلیدی همچنان قطع شده است.
یکی از این قطعات حیاتی که در گزارشها به آن اشاره شده، دستگاههای موسوم به میکسرهای سیارهای است. این تجهیزات برای ترکیب مواد لازم جهت تولید سوخت جامد به کار میروند و بدون آنها چرخه تولید موشکهای پیشرفته به شدت مختل خواهد شد. گفته میشود در حملات اسرائیل تعدادی از این دستگاهها از بین رفته یا غیرقابل استفاده شدهاند و ایران هنوز موفق به جایگزینی آنها نشده است. کارشناسان غربی میگویند این مسئله میتواند روند توسعه موشکهای دوربرد ایران را برای مدتی به تاخیر بیندازد.
با این حال، تحلیلگران میگویند فقدان این قطعات به معنای توقف کامل برنامه موشکی ایران نیست. تهران در سالهای گذشته توانسته است زیرساختهای گستردهای برای تولید انواع موشک ایجاد کند و بخشی از فناوری لازم در داخل کشور بومیسازی شده است. به همین دلیل احتمالا ایران با روشهای جایگزین یا استفاده از قطعات باقیمانده بتواند بخشی از ظرفیت تولید را حفظ کند. در عین حال، گزارشهایی نیز منتشر شده که نشان میدهد چین میتواند در آینده به منبعی برای تامین برخی قطعات حیاتی، از جمله سیستمهای هدایت و میکروپروسسورها، تبدیل شود. چنین همکاریای اگرچه رسما تایید نشده، اما میتواند راهی برای جبران بخشی از محدودیتهای ناشی از حملات اسرائیل باشد.
ابعاد سیاسی و امنیتی این بازسازیها نیز قابل توجه است. اسرائیل با هدف کاهش توان موشکی ایران اقدام به حمله کرده بود و مقامات اسرائیلی مدعی هستند که در این زمینه موفقیتهایی داشتهاند. در مقابل، ایران بازسازی مراکز آسیبدیده را نشانهای از ایستادگی و استمرار در راهبرد دفاعی خود میداند. چنین روندی باعث میشود که چرخه تنش در منطقه همچنان ادامه یابد و احتمال اقدامات تلافیجویانه یا حملات جدید از سوی اسرائیل یا حتی واکنشهای دیگر بازیگران افزایش پیدا کند.
از سوی دیگر، این تحولات در بستری رخ میدهد که مذاکرات هستهای ایران با سه کشور اروپایی در جریان است و بحث بازگشت تحریمهای سازمان ملل نیز در صدر اخبار قرار دارد. اروپا شرط کرده است که ایران باید دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را دوباره فراهم کند تا احتمال تعلیق تحریمها وجود داشته باشد. در چنین شرایطی بازسازی مراکز موشکی، بهویژه اگر در گزارشهای عمومی مطرح شود، میتواند بر فضای مذاکرات اثر منفی بگذارد و باعث تقویت دیدگاههایی شود که ایران را به دنبالگری همزمان برنامههای هستهای و موشکی متهم میکنند.
از منظر نظامی، بازسازی سریع این مراکز پیامی روشن به دشمنان ایران دارد. تهران میخواهد نشان دهد که حملات اسرائیل هرچند خسارتبار بوده، اما توان بازدارندگی ایران را از بین نبرده و کشور همچنان قادر است زیرساختهای دفاعی خود را احیا کند. این پیام بهویژه در زمانی که بحث درباره توان بازدارندگی و موازنه قوا در خاورمیانه شدت گرفته، اهمیت بیشتری پیدا میکند. ایران همواره بر نقش بازدارنده موشکهای بالستیک خود در برابر تهدیدهای خارجی تاکید کرده و این بازسازی در همین چارچوب قابل تفسیر است.
در عین حال، باید توجه داشت که بازسازی مراکز آسیبدیده نیازمند زمان، سرمایهگذاری و دسترسی به تجهیزات پیشرفته است. محدودیتهای ناشی از تحریمهای بینالمللی و فشارهای اقتصادی داخلی روند این کار را دشوارتر میسازد. کارشناسان غربی بر این باورند که حتی اگر ایران بتواند بخش بزرگی از زیرساختها را بازسازی کند، بازگشت به سطح قبلی ظرفیت تولید موشک به سرعت امکانپذیر نخواهد بود. این مسئله برای اسرائیل و متحدان غربیاش یک دستاورد تاکتیکی به شمار میآید، هرچند ممکن است در بلندمدت تاثیر محدودتری داشته باشد.
همچنین پرسش دیگری که مطرح میشود این است که آیا ایران برای جلوگیری از حملات احتمالی آینده، رویکرد جدیدی در مکانیابی یا پنهانسازی مراکز موشکی در پیش خواهد گرفت یا خیر. تجربه حملات اخیر نشان داد که اسرائیل توانایی شناسایی و هدف قرار دادن برخی سایتهای حساس را دارد. بنابراین منطقی به نظر میرسد که تهران به فکر تغییرات ساختاری در نحوه استقرار و حفاظت از تاسیسات راهبردی خود باشد. این تغییرات میتواند شامل استفاده گستردهتر از تاسیسات زیرزمینی، پراکندهسازی مراکز تولید یا ارتقای سامانههای دفاعی برای حفاظت از سایتهای کلیدی باشد.
بازسازی سایتهای موشکی ایران همچنین در سطح منطقهای پیامدهای خاصی دارد. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که روابطشان با اسرائیل طی سالهای اخیر به سمت همکاری امنیتی پیش رفته، با دقت این روند را دنبال میکنند. آنها از یک سو نگران افزایش قدرت موشکی ایران هستند و از سوی دیگر، بیم دارند که هرگونه اقدام اسرائیل علیه ایران منجر به تشدید تنش در منطقه و گسترش ناامنی شود. در نتیجه، بازسازی مراکز موشکی ایران میتواند به افزایش نگرانیهای امنیتی این کشورها منجر شود و شاید آنها را به تعمیق همکاری با اسرائیل یا آمریکا ترغیب کند.
از منظر بینالمللی، این مسئله برای قدرتهای بزرگ نیز اهمیت دارد. ایالات متحده که همچنان درگیر اختلافات عمیق با ایران است، این روند را بهعنوان نشانهای از ادامه چالش تهران با غرب تلقی میکند. در مقابل، روسیه و چین احتمالا تلاش خواهند کرد از این وضعیت بهعنوان فرصتی برای تقویت روابط با ایران استفاده کنند. بهویژه چین که بخش عمدهای از نفت ایران را خریداری میکند، ممکن است در حوزههای فناورانه نیز همکاری بیشتری با تهران داشته باشد. این امر میتواند موازنههای ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییر کند و سطح جدیدی از رقابت بین قدرتها را رقم بزند.
به طور کلی، بازسازی سایتهای موشکی ایران پس از حملات اسرائیل نشاندهنده پویایی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی است، اما در عین حال محدودیتهای قابل توجهی نیز دارد. این روند بهطور همزمان پیامهای داخلی، منطقهای و بینالمللی به همراه دارد. در سطح داخلی، نشانهای از توانایی دولت برای ایستادگی در برابر تهدیدهاست. در سطح منطقهای، بهعنوان هشداری به رقبای منطقهای و اسرائیل تلقی میشود. و در سطح جهانی، بحثها درباره امنیت، تحریمها و آینده مذاکرات هستهای را پیچیدهتر میسازد.
در نهایت، پرسش کلیدی این است که آیا این بازسازیها میتوانند ظرفیت واقعی ایران را به سطح قبل بازگردانند یا نه. پاسخ به این پرسش در کوتاهمدت منفی به نظر میرسد، اما در بلندمدت بستگی به میزان دسترسی ایران به فناوریهای کلیدی و حمایت احتمالی شرکای خارجی خواهد داشت. تا آن زمان، وضعیت کنونی بیش از هر چیز به معنای تداوم فضای بیاعتمادی و تنش در خاورمیانه است؛ فضایی که هر لحظه میتواند به بحرانی تازه منجر شود.
Source link