به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، گاهی در این دنیای پرهیاهو، یک نام از میان هزاران صدا بالا میآید و کاری میکند که نتوانیم بیتفاوت بگذریم. این روزها نام «مهدیه اسفندیاری» همینطور در ذهنها میپیچد؛ بانوی ایرانی، مترجم، نویسنده، آرام اما شجاع. زنی که فقط برای ترجمه حقیقت و رساندن صدای کودکان غزه، از دل پاریس سر از سلول انفرادی درآورد.
پاریس؛ شهری که آن را «شهر نور» مینامند، شهری که برج ایفلش همیشه در عکسها میدرخشد. اما پشت همین درخشش، جایی در زندان «فرن»، یک زن ایرانی چند ماه با دیوارهای سرد و ساعتهایی سنگین دستوپنجه نرم کرد. هر روز برایش مثل دانههای ریز ساعتشنی گذشت؛ آرام، کند، بیصدا. و همین سکوت، درد را بیشتر میکند.
مهدیه در اسفند 1403 ناپدید شد و خانوادهاش روزها بیخبر بودند؛ تا اینکه اوایل آوریل 2025 فرانسه بالاخره اعلام کرد که او بازداشت شده است.
اتهام چیست؟ «تمجید از تروریسم»؛ تنها به این دلیل که خبرهای غزه را ترجمه میکرد و میخواست حقیقتی را که رسانهها سانسور میکنند، به گوش مردم برساند.
خواهرش میگوید: «خواهرم را فقط به خاطر ترجمه اخبار غزه دستگیر کردند.»
این اتهام جدید نیست، اما پس از طوفان الاقصی شدت آن در فرانسه افزایش یافته و بسیاری از فعالان و حتی افراد عادی را هدف قرار داده است. در کشوری که سالها دم از آزادی بیان میزد، اکنون حتی نمیتوان تصویر یک زن در حمایت از غزه را حمل کرد. مردم چهرههایشان را در راهپیماییها پنهان میکنند تا تحت پیگرد قرار نگیرند.
اما داستان مهدیه فقط یک بازداشت نیست. داستان زنی است که در تنهایی سلول انفرادیاش از وکیل خود خواسته برایش کتاب تهیه کند. زنی که با وجود همه فشارها، وقتی پیامهای ایرانیها و حتی فرانسویهایی را که برای آزادیاش تلاش میکردند شنید، گفت: «از این همه حمایت حیرتزده شدهام.»
قاضی حتی آدرسی را که سفارت ایران اعلام کرده بود نپذیرفت. اما یکی از فعالان حامی فلسطین، ملک شخصی خود را گرو گذاشت تا شاید مهدیه بتواند تا روز دادگاه آزاد شود؛ اتفاقی که نشان میدهد یک زن ایرانی حتی در جایی دور از وطن دلهای بسیاری را بیدار کرده است.
در فرانسه اعتراضهای ضدصهیونیستی دیگر فقط آخر هفتهها نیست؛ مردم هر روز به خیابان میآیند. اما همزمان، سرکوبها نیز افزایش یافته است. پرونده مهدیه یکی از دهها مورد مشابه است؛ اما از آنهایی است که درد دارد، دیده میشود و در دل مردم جا میگیرد.
اکنون زمان آن رسیده که از دل ماجرا حرف بزنیم:
چرا چنین اتفاقی برای یک مترجم رخ داد؟
آزادی بیان در غرب چقدر گزینشی است؟
چگونه یک زن، تنها با ترجمه حقیقت، به کابوس دستگاههای سیاسی تبدیل میشود؟
و چرا صدای او حتی پشت دیوارهای سرد زندان همچنان در قلب مردم میتپید؟
این گفتوگو برای همین آغاز میشود؛ برای مهدیه، برای صدایی که خاموش نشد و برای حقیقتی که هیچ قفسی نمیتواند آن را زندانی کند. مهدیه اسفندیاری در یکم آبان ماه به صورت مشروط آزاد شد اما داستان او هنوز ادامه دارد؛ صدای او همچنان در قلب کسانی که برای عدالت و حقیقت میایستند، طنینانداز است و پروندهاش پرسشی است روشن درباره آزادی بیان، شجاعت زنان و مسئولیت جامعه در برابر ظلم و سانسور.
در این گفتوگوی تفصیلی با پریسا محمدی، کارشناس امور سیاسی و مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه، ابعاد مختلف پرونده، چالشهای آزادی بیان در غرب، نقش رسانه، مسئولیت فرهنگی زنان و اهمیت کتابخوانی در تربیت نسل آگاه بررسی میشود.
مهدیه اسفندیاری؛ بانویی از ایران که صدای خاموش کودکان غزه شد
تسنیم: خانم دکتر، لطفاً ابتدا مهدیه اسفندیاری را معرفی کنید. چرا ماجرای او به یک موضوع مهم و بینالمللی تبدیل شد؟
محمدی: مهدیه اسفندیاری بانویی 40 ساله، مترجم، دانشگاهی و اهل قلم است. هویت او تنها در حرفهاش خلاصه نمیشود؛ این زن فرزند فرهنگ ایرانی است؛ فرهنگی که قرنهاست بر صلح، گفتوگو و عدالت تأکید دارد. اینکه چنین فردی در کشوری که خود را «سرزمین آزادی» میداند، شش ماه در سلول انفرادی باشد، سؤالی جدی ایجاد میکند: آیا آزادی بیان در جهان امروز یک معیار جهانی است یا ابزاری سیاسی؟
در قلب پاریس، شهری که نماد روشنفکری معرفی میشود، مهدیه ماهها در سکوت زندان روزهایش را گذراند؛ اما اندیشهاش، مانند پرندهای که قفس نمیفهمد، همچنان پرواز میکرد. این روایت تنها روایت یک زندانی سیاسی نیست؛ روایت تناقض جهان مدرن است.
زادی بیان؛ شعار یا واقعیت؟
تسنیم: بسیاری معتقدند پرونده او آزمونی برای آزادی بیان در غرب بود. نظر شما چیست؟
محمدی: حقیقت این است که بازداشت او پرده از واقعیتی آشکار برداشت: آزادی بیان در غرب «مشروط» است. آنها تا زمانی آزادی را میپذیرند که گفتار شما در چارچوب سیاستهایشان باشد؛ اما اگر از مظلومان دفاع کنید یا تناقضاتشان را آشکار کنید، با برچسبهایی مانند «تبلیغ تروریسم» مواجه میشوید. این نوع برخورد نشان میدهد آزادی بیان در جوامع مدعی حقوق بشر گاهی به ابزار مدیریت روایت تبدیل میشود، نه حق جهانی انسان. پرونده مهدیه تنها یک نمونه است؛ نه اولین و نه آخرین.
رسانه، جنگ 12 روزه و نبرد آگاهی
تسنیم: شما پیشتر گفته بودید که رسانه امروز خود میدان جنگ است. این موضوع در پرونده اخیر چگونه دیده میشود؟
محمدی: ما در عصر «نبرد روایتها» زندگی میکنیم. جنگها دیگر فقط با سلاح پیش نمیروند؛ با خبر، تصویر، هشتگ، تحلیل و سانسور نیز پیش میروند. در جنگ 12 روزه، حقیقت از دل روایتگری رسانهای آشکار شد. اگر رسانههای مستقل نبودند، بسیاری از واقعیتها پنهان میماند. کسانی مثل مهدیه اسفندیاری در همین جبههاند. او جنگجویی با قلم است؛ سلاحش حقیقت و سنگرش انسانیت. به همین دلیل سکوت او برای برخی خطرناکتر از فریاد دیگران بود.
کتاب، سپر فرهنگی مادران ایرانی در برابر تحریف رسانهای
تسنیم: نقش زنان بهویژه مادران در این فرآیند آگاهیبخشی چیست؟
محمدی: زن ایرانی مرجع تربیت است. اولین بذرهای آگاهی در آغوش مادر کاشته میشود. مادرها هستند که ذهن کودکان را با کتاب، پرسشگری، گفتوگو و حقیقت آشنا میکنند. همیشه گفتهام: «مادری که کتاب میخواند، فرزندی میسازد که دروغ را تشخیص میدهد.» جامعهای که مادرانش اهل مطالعه باشند، تسلیم تحریف و دروغ رسانهای نخواهد شد.
تسنیم: به نظر شما ریشه شکلگیری شخصیتهایی مانند مهدیه اسفندیاری چیست؟
محمدی: این زنان نتیجه تربیت تصادفی نیستند. آنها محصول خانوادههاییاند که کتاب در آن محترم است، گفتوگو در آن جریان دارد و اندیشه در آن ارزش است. کودکی که کتاب میخواند، در نوجوانی تحلیلگر میشود، در جوانی آگاه و در بزرگسالی انسان مسئول.
انسجام مردم ایران جهان را به تفکر درباره معنای واقعی آزادی بیان واداشت
تسنیم: موج حمایت مردمی از او در فضای مجازی را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمدی: حمایت مردم ایران بسیار زیبا و قابلتوجه بود؛ از فضای مجازی تا تجمعات فرهنگی. این حمایتها نشان داد ایرانیان هرچندکیلومترها دورتر، پشت فرزندان فرهنگی خود میایستند. این وحدت، سرمایه اجتماعی ماست.
تسنیم: بهعنوان مدیرکل کتابخانههای عمومی استان، کتابخانهها چه نقشی در تربیت نسل آگاه دارند؟
محمدی: کتابخانه فقط محل امانت کتاب نیست؛ کتابخانه «مدرسه دوم» جامعه است. در کرمانشاه برنامههایی داریم که خانوادهها را دوباره با کتاب آشتی میدهد؛ از جمله نشستهای کتابخوان، کارگاههای تفکر انتقادی، برنامههای مادرباوری، حلقههای روایت، پویشهای کتابخوانی نوجوانان و رویدادهای فرهنگی هفتگی و ماهانه.
خانوادهای که فقط دو ساعت در هفته به کتابخانه بیاید، آینده فرزندش را تغییر میدهد.
پیام اصلی پرونده مهدیه اسفندیاری
تسنیم: مهمترین پیام فکری، فرهنگی و سیاسی این پرونده چیست؟
محمدی: اگر بخواهم همه ماجرا را در یک جمله خلاصه کنم: «دانایی، اقتدار میآورد.»
دانایی یعنی توانایی ایستادن در برابر ناحقی. مهدیه ایستاد چون میدانست؛ چون میخواند؛ چون فکر میکرد. امروز او آزاد شده، اما اندیشهای که بهخاطرش زندانی شد تازه باید شنیده شود. رسالت او اکنون بر دوش ماست.
تسنیم: اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
محمدی: همیشه میگویم: «جامعهای که مطالعه نکند، روایتش را دیگران خواهند نوشت.»
ما باید روایتگر باشیم، نه پیرو روایت دیگران. کتاب ابزار استقلال فکری است، رسانه ابزار بیداری و مادر سنگ بنای آگاهی. تا زمانی که این سه ستون در جامعه ما فعال باشند؛کتاب، رسانه و مادر هیچ حقیقتی خاموش نخواهد شد.
انتهای پیام/
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین


