به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، کوه، دشت و کویرهای ایران زیستگاه کمنظیری است که میزبان گونههای ارزشمند و منحصربهفردی همچون یوزپلنگ آسیایی، خرس سیاه بلوچی، خرس قهوهای، ببر، هوبره و دهها گونه حساس دیگر است؛ گونههایی که هر یک برای حفظ تعادل اکولوژیک کشور اهمیت حیاتی دارند و نیازمند مراقبت ویژهاند. با این حال، این جانوران گاه بر اثر تصادف با خودرو، درگیری با یکدیگر یا تعارض با انسان مجروح میشوند و برخی نیز در شرایط نامناسب از سوداگران حیاتوحش ضبط میگردند. طبیعی است که این موارد نیازمند تیمار، مراقبت پزشکی و بازپروری اصولی هستند.
اما در حالی که چنین حیواناتی به رسیدگی تخصصی نیاز دارند، متأسفانه تعداد مراکز درمان، بازپروری و تیمار حیاتوحش در کشور بسیار محدود است و حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ موضوعی که اهمیت تقویت کلینیکهای تخصصی و استاندارد را بیش از پیش برجسته میکند.
کلینیک حیات وحش پردیسان را میتوان مجهزترین کلینیک تیمار حیات وحش در کشور دانست که گونههای ارزشمند زیادی به واسطه درمان در این مرکز مجدداً فرصت زندگی پیدا کردهاند، برخی گونهها در زیستگاه رهاسازی شده و برخی نیز باغ وحشها یا مراکز نگهداری استاندارد منتقل شدهاند. با وجود پرونده مثبت کلینیک حیات وحشی پردیسان، در ماههای اخیر مواردی ازجمله انتقال خرسها سیاه، فرار توله خرس قهوهای باعث شده که عملکرد این مرکز زیر سوال برود و اخیراً نیز شایعاتی درباره تعطیلی آن به گوش میرسد.
در رابطه با این موضوع، گفتوگویی با معصومه صفایی، سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
تسنیم: خانم صفایی برنامه سازمان حفاظت محیط زیست برای کلینیک چیست؟ آیا صحبتها مربوط به تعطیلی آن درست است؟
خیر به هیچ وجه! اتفاقاً برنامه تجهیز و گسترش آن را داریم. ما کلینیک پردیسان را به رسالت واقعی خودش برمیگردانیم؛ یعنی از یک مرکز نگهداری طوطیهای زینتی غیربومی، حشرات، مار پیتون و گونههایی که در بازار خریدوفروش میشوند، فاصله میگیریم و دوباره آن را به مرکز نگهداری و تیمار گونههای بومی تبدیل میکنیم. رسالت اولیه و شأن تأسیس این مرکز، دقیقاً همین بوده است؛ نه اینکه هر حیوانی را که از متخلفان ضبط میشود، چه ارزش زیستی و ژنتیکی داشته باشد، چه نداشته باشد، اینجا نگهداری کنیم.
نگهداری هر حیوانی در جای خودش نیازمند آن است که در بهترین شرایط نگهداری شود و حفاظت از هر حیوانی دغدغه ماست اما نکته اینجاست که کلینیک، بهعنوان مرکزی که در پارک طبیعت پردیسان و زیرمجموعه سازمان حفاظت محیط زیست فعالیت میکند، بیشتر دغدغه گونههای بومی را دارد تا گونههای غیربومی.
نام این مرکز «کلینیک و مرکز بازپروری پردیسان» است؛ یعنی مرکزی پزشکی، بازپروری و تیمار جانوران وحشی، با این هدف که این حیوانات پس از تیمار و بازپروری، در طبیعت رهاسازی شوند. یعنی هدف ما بازگرداندن گونههایی است که قابلیت رهاسازی دارند و بتوانند پس از گذراندن این پروسه، دوباره در طبیعت زندگی کنند.
با این حال، برخی گونهها دیگر امکان بازگشت به طبیعت را ندارند؛ مثلاً لکلکی داریم که منقار ندارد یا دالی که منقارش آسیب دیده است. چنین حیوانی دیگر امکان بازگشت به طبیعت را ندارد. اینجا باغوحش یا مرکز نگهداری دائم نیست؛ اینجا یک مرکز موقت نگهداری و تیمارگری است. بنابراین اگر گونههایی که به اینجا میآیند، امیدی برای بازگشتشان به طبیعت وجود نداشته باشد، از آنجایی که جایگاههای ما موقت است و برای استقرار طولانی مدت مناسب نیست، بر اساس رتبهبندیای که روی باغوحشها انجام دادهایم، این حیوانات را به باغوحشهایی که در بالاترین ردهها، با بیشترین امتیاز و تعداد ستاره قرار دارند، واگذار میکنیم.
این کار در یک کارگروه مشورتی انجام میشود؛ کارگروهی که در آن رؤسای گروههای تخصصی بخشهای نظارتی حضور دارند و درباره گونههایی که دیگر قابلیت رهاسازی ندارند، بهجز گونههای در معرض خطر انقراض، تصمیمگیری میکنند. این حیوانات به باغوحشها یا مراکز نگهداری استانداردی که شرایط لازم برای تأمین رفاه حیوان را دارند، واگذار میشوند.
تسنیم: من خاطرم هست دو تا خرس سیاه در کلینیک بودند که اگر اشتباه نکنم، به باغوحش سیرجان منتقل شدند. چطور است که این خرسها با وجود اینکه گونه در خطر انقراض و بومی ایران هستند به باغ وحش منتقل شدند؟ ماجرا چیست؟
ما اکنون در مرکز بازپروری پردیسان هفت خرس سیاه داریم که همه آنها از متخلفان گرفته شدهاند. اما مطمئن نیستیم منشأ این خرسها ایران است یا اینکه از پاکستان قاچاق شدهاند و در مسیر انتقال به عراق ضبط شدهاند. بنابراین واقعاً نمیدانیم این حیوانات خرس سیاه بومی ایران هستند یا پاکستانی یا متعلق به آسیای جنوب شرقی.
حتی از نظر مورفولوژی و ریختشناسی هم تفاوتهایی میان آنها دیده میشود؛ بنابراین ممکن است برخی از آنها اصلاً از گونه خرس سیاه ایرانی نباشند. خرسهایی که در اختیار «گوهرپارک سیرجان» قرار دادیم، بر اساس تفاهمنامهای واگذار شد که در سال 1402 منعقد و در 1403 اجرایی شد. طبق این تفاهمنامه، گوهرپارک سیرجان متعهد شده برای ما یک مرکز تکثیر، پرورش و بازوحشیسازی خرس سیاه آسیایی ایجاد و راهاندازی کند.
این پروژه اکنون در حال اجراست. ما نامه تأمین اعتبار آن را نیز صادر کردهایم. محل احداث این مرکز در منطقه «بارگاه»، در جنوب بشاگرد هرمزگان جانمایی شده است. قرار است این مرکز بازوحشیسازی در راستای مفاد تفاهمنامه و تعهدات ایجادشده راهاندازی شود. انتقال خرسهای سیاه به این مرکز نیز دقیقاً با همین هدف صورت گرفته است.
گونههایی مانند خرس سیاه یا قهوهای و… که قابلیت رهاسازی ندارند و امکان نگهداریشان در اینجا وجود ندارد، بهصورت روتین و طی 20 سال گذشته، هر دو سه ماه یکبار به مراکز استاندارد واگذار میکنیم، این موضوع مسئله امروز و دیروز نیست. اما اکنون از سایر باغوحشها نیز که شرایط استاندارد و اصولی دارند، استفاده خواهیم کرد تا در راستای حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض با سازمان همکاری کنند و خدماتی برای نگهداری این جانوران ارائه دهند. این همکاریها دوسویه خواهد بود.
علاوه بر این، باید توجه کنیم که حیوانی که یک ماه، چهل روز یا دو سه ماه در اینجا داخل قفس بزرگ شود، عملاً دیگر امکان رهاسازی ندارد. حتی اگر در بهترین شرایط رشد کرده باشد، به دلیل نداشتن مهارتهای زندگی در طبیعت، امکان ادامه حیات در محیط طبیعی را ندارد. اگر رهاسازی شود، اولین سکونتگاه انسانی را که ببیند، به سمت انسان میآید؛ چون تمام عمرش انسان به او غذا داده و انسان را بهعنوان منبع تغذیه میشناسد.
تسنیم: ماجرای خرس قهوهای گمشده حواشی زیادی داشت و انتقاداتی بهحق علیه سازمان و کلینیک مطرح شد؛ چه تضمینی وجود دارد که این اتفاق تکرار نشود؟
در این مورد ما خطای خود را میپذیریم. در مرکز بازپروری پردیسان، یکسری کاستیها و ناهماهنگیها وجود داشت. ما در حال حاضر حدود 30 دوربین مدار بسته در سطح همان کلینیک و جایگاههای نگهداری حیاتوحش نصب کردهایم. ایمنسازی قفسها در دست اجراست و یک جایگاه ویژه خرس نیز مشخصاً برای همان خرسهای سیاهی که عرض کردم، در حال تکمیل است.
علاوه بر دوربینگذاری انجامشده، 2 پروتکل تدوین شده است. این دو پروتکل بهزودی ابلاغ میشود. یکی از آنها مربوط به نحوه تردد افراد در کلینیک و جایگاههای نگهداری است؛ طبق این پروتکل، ورود افراد بهسادگی مجاز نیست. متأسفانه تا پیش از این، برخی دوستان و همکارانی که در آنجا فعالیت میکردند، یا همکاران ستادی، بعضاً از سر علاقهمندی، دلسوزی یا احساس مسئولیت، به آنجا رفتوآمد میکردند، به حیوانات غذا میدادند، تیمارشان میکردند، معاینه میکردند یا واکسن میزدند اما اکنون مسئولیتها بهطور دقیق تقسیم شده و هر حیوان یک نگهبان یا متولی مشخص دارد. حتی همکاران سازمانی و کارکنان دفتر نیز اجازه ورود ساده به این مرکز را ندارند. همهچیز در حال ساماندهی و سازماندهی دقیق است.
برای ورود و خروج گونهها نیز پروتکل تهیه شده است. حیوانات میکروچیپگذاری میشوند، اطلاعات آنها ثبت میشود و در سامانه رهگیری قرار میگیرند، چه زمانی که وارد میشوند، چه اگر رهاسازی شوند، یا اگر برای نگهداری به باغوحش منتقل شوند. همه این اقدامات پس از حادثه فرار توله خرس در کلینیک در حال اجراست.
مدیریت کلینیک را نیز به یکی از دامپزشکان بسیار متبحر سازمان سپردهایم تا بتوانند درباره گونهها تصمیمات درست و اصولی اتخاذ کنند. ما تمام تلاش خود را میکنیم تا شرایط این مرکز را برای حفاظت هرچه بهتر از حیاتوحش اصلاح و بهبود دهیم.
تسنیم: شما درباره انتقال گونهها به باغوحشهای استاندارد و دارای رتبه بالا صحبت کردید، اما همچنان موارد ناامیدکنندهای در انتقال گونهها به باغوحش دیده میشود. آخرین نمونه، ماجرای انتقال توله شیرِ امیرعلی اکبری به باغوحش ارم بود که طی مدت کوتاهی تلف شد و مشخص شد که شاید حتی شرایط او نزد آن سلبریتی امنتر بوده است! چه راهکاری دارید که چنین اتفاقاتی تکرار نشود؟ و اینکه اگر باغوحشی قصور داشته باشد، آیا انتقال گونه به آن متوقف خواهد شد؟
ببینید، در برنامهریزی جدیدی که برای ارتقای عملکرد کلینیک پردیسان انجام میدهیم، از این پس گونههایی که جزو ضمایم CITES( به سه گروه یا سه ضمیمه تقسیم میشوند که نشان میدهد هر گونه جانوری یا گیاهی در چه سطحی از تهدید قرار دارد و تجارت بینالمللی آن چگونه باید کنترل شود) هستند و همچنین گونههای در معرض خطر انقراض، فقط در قالب توافقنامه رسمی به باغوحشها واگذار میشوند. در این توافقنامهها اصول مشخصی اعلام میشود و باغوحش باید تعهد دهد که شرایط امن و ایمن را برای گونههای تحویلی، چه داخلی و چه خارجی فراهم کند و در قبال آن تعهد میدهد.
تا پیش از این، متأسفانه چنین سازوکاری وجود نداشت. اما اکنون پیشنویسهای لازم تهیه شده و هر باغوحشی که قصد دارد چنین گونههایی را دریافت کند، باید طبق این توافقنامه متعهد شود و در واقع «مسئولیتپذیری حقوقی» داشته باشد. به بیان سادهتر، دست باغوحش «زیر سنگ» ما خواهد بود.
اگر تخلف کنند، تعلیق میشوند. مواردی داریم که حتی باغوحشهای خوب نیز تخطی کردهاند و اخطار گرفتهاند. مثلاً یکی از باغوحشها اخیراً به دلیل ترویج نمایش حرکات نمایشی با جانوران وحشی و تشویق مردم به در آغوش گرفتن توله شیر و امثال آن، اخطار جدی گرفت و ما یک سال او را از دریافت هرگونه حیوان از سازمان منع کردیم. ما این ابزارها را داریم و از آنها نهایت استفاده را میکنیم.
انتهای پیام/
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین


