کیاوش حافظی: بر صندلی های سبز مجلس افرادی نشسته اند که در زمان انتخابات وعده های اقتصادی و معیشتی سر می دادند طوری که گویا راز تحول اقتصاد کشور در آن بود که چنین افرادی در خانه ملت نیستند. حالا اما با گذشت یک سال و نیم از عمر این مجلس، نه مصوبه و نه طرح خاصی که با هدف بهبود معیشت مردم تهیه شده باشد دیده نشده است. اخیرا افزایش قیمت بنزین ذیل تصمیم دولت یکبار دیگر نگاه ها را به سمت مجلس برگردانده و این سوال را یادآوری کرده که انفعال نمایندگان در حوزه اقتصادی ناشی از عدم اختیارات قانونی و موازی کاری نهادها و دستگاه های دیگر است یا انفعال و گم کردن مسیر حقیقی وظایف توسط خودشان؟!
در این زمینه خبرگزاری خبرآنلاین با احمد مازنی نماینده مجلس دهم به گفتگو نشسته است.
او که معتقد است مجالس یازدهم و دوازدهم بیشتر به سیاسیکاری گذشته است، به روایت از افزایش قیمت بنزین سال ۹۸ می پردازد و آن را با اقدام اخیر دولت پزشکیان مقایسه میکند.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
****
* بسیاری از نمایندهها با شعارهای اقتصادی وارد مجلس شدند، اما هیچ ردپایی از آنها در تصمیمات اقتصادی کشور دیده نمیشود. علت موضوع را در چه میدانید؟
مهمترین مسئله مجالس یکی دو دوره اخیر، پایگاه مردمی این مجالس است. میزان مشارکت پایین بوده و نمایندگانی که انتخاب شدند حمایت اکثریت مردم را ندارند؛ در نتیجه آنها آنطور که امام فرمورده بودند که مجلس باید در راس امور باشد قدرت مانور ندارند. در مورد همه وعدههایی که تحقق پیدا نکرده هم نمیتوان گفت که اشی از ناکارآمدی یا نخواستن است. به هر حال، اگر منصفانه نگاه کنیم، تحریم قدرتهای سلطهگر، بهخصوص ایالات متحده، بسیار موثر بوده است.
با این حال، آقایانی که اکثریت مجلس یازدهم و مجلس دوازدهم را در اختیار گرفتند، با این شعار وارد شدند که میتوانیم در شرایط تحریم، رشد هشت درصدی را محقق کنیم، اقتصاد را رونق ببخشیم و مشکلات معیشتی را حل کنیم. این نمایندگان میگفتند اگر تحقق پیدا نکردن این موارد در گذشته ناشی از ناتوانی، ضعف، نخواستن دولت و دورههای گذشته مجلس بوده است. بر همین اساس این ادعاها، باید در عمل خود را نشان دهند اما متأسفانه شاهدیم که نمایندگان نتوانستند چنین قدرتی از خود بروز دهند.
نمایندگان یا دنبال حذف ظریف و عارف بودند یا چوب لای چرخ دولت گذاشتن
* به میزان مشارکت در انتخابات و پشتوانه رای نمایندگان اشاره کردید. یکی از همین نمایندگان (آقای رسایی) اخیرا گفته که حتی اگر نماینده نیم درصد مردم باشند منافاتی با وظایف نمایندگیشان نیست. سوال اینجاست که این نمایندگان چرا در حوزههای اقتصادی و معیشتی نتوانستند دستاوردی داشته باشند؟
نمیخواهم به یک شخص خاصی جواب دهم. اما طبیعی است که نظام سیاسی، پارلمان و دولت براساس قانون اساسی باید متکی به آرای مردم باشند؛ هرچقدر میزان مشارکت مردم بالا باشد و آرای منتخبین بیشتر، از قدرت بیشتری برخوردارند و اعتماد بیشتر مردم را دارند. در مقابل هرچقدر که درصد مشارکت پایین باشد، مردم اعتمادی ندارند و میگویند اینها نمایندههای ما نیستند. یعنی حتی اگر اینها بتوانند با موفقیت هم کار کنند، مردم میگویند اینها نمایندههای ما نیستند، نمایندههای اقلیت هستند.
امثال ایشان این شعارها ر در حالی بیان میکنند که ما در طول این دوره شاهد بودهایم که هیچیک از تذکرها، از نطقها و طرحهایشان برای حل مشکلات معیشتی نبودهاند. این نمایندگان یا دنبال حذف آقای ظریف و عارف بودهاند یا دنبال اینکه چوب لای چرخ دولت بگذارند. هر وقت هم که موضوعی کم میآوردند، به مسائل اجتماعی، بحث زنان و پوشش گیر میدهند.
اینکه میگویند اگر رأی کم هم داشته باشیم برای حل مشکلات معیشتی مردم اقدام میکنیم کجا اتفاق افتاده؟ آیا تا به حال یک طرح برای پایین آوردن قیمتها، کنترل تورم یا تحقق رشد هشت درصدی مورد مطالبه رهبری و برنامههای توسعه کشور دیده ایم؟ این حرفها هم مثل همان شعارهای زمان انتخابات است.
در حالی که مقام معظم رهبری مکرر توصیه کردند که باید به شدت از دوقطبیسازی پرهیز شود، متأسفانه این مجلس در جهت دوقطبی کردن کشور حرکت کرده است. معنای دوقطبیسازی این نیست که دو جریان مخالف وجود نداشته باشند، بلکه به این معناست که یک طرف را سیاه و طرف دیگر را سفید جلوه دهند. متأسفانه نمایندگان این فضا را در کشور حاکم کردهاند. شعارهایی و حرفها که میزنند را مردم باید در عمل در سفره ها و معیشت خود ببینند اما متأسفانه خلاف آن دیده میشود.
وقتی مردم فکر کنند رای دادن فایدهای ندارد مشارکت پایین میآید
* اینکه به قول شما مجلس بیشتر مشغول سیاسی کاری است را نتیجه مشارکت پایین در انتخابات میبینید؟
نمیخواهم مردم را مقصر بدانم. اما وقتی فضای عمومی طوری باشد که مردم فکر کنند با رای آنها دولت مطلوب آنها شکل نمیگیرد، مطالباتشان محقق نمیشود، یا نوع نظارت بر انتخابات طوری است که گزینههای پیش روی مردم تفاوتی ندارند طبیعتا مشارکت مردم پایین میآید.
از یک طرف هم میخواهم به جریانهای سیاسی این را بگویم که هرچه بکارید همان را درو می کنید؛ «دهقان سالخورده، چه خوش گفت با پسر/ کای نور چشم من! به جز از کشته، ندروی». حالا که سالگرد شهید مدرس هم هست بگویم که یک بار که روسها میخواستند به ایران اولتیماتوم بدهند تا کشور تسلیم شود، مدرس یکتنه گفت: چرا باید با دست خودمان تسلیم شویم؟ اتفاقاً مدرس توانست مجلس را با خود هماهنگ کند و یکپارچه با اولتیماتوم مخالفت کردند و بعد روسها هم عقبنشینی کردند.
میخواهم بگویم یک نماینده آزاده میتواند تأثیرگذار باشد. مردم هم نباید سطح صحنه را خالی کنند. دموکراسی و حاکمیت مردم اینطور نیست که یکباره اتفاق بیفتد یا اگر یکبار موفق نشدیم عقبنشینی کنیم. هر بار باید سانتبهسانت، متربهمتر، کمکم پیش برویم تا این تفکر هم در ذهن مردم، هم در ذهن حاکمان و هم در مقام عمل، عمق پیدا کند و محقق شود.
سال ۹۸ در جلسه سران قوا برای بنزین تصمیم گرفته شد
* تصمیم بنزینی که دولت گرفته مشابه تصمیمی است که در دوره نمایندگی شما اتفاق افتاد. ظاهرا نمایندگان مجلس کنونی در این تصمیم نقشی نداشتند. آیا در دوره شما هم مجلس در تصمیم بنزینی دولت نقشی نداشت؟
این دو مورد کاملاً ماهیت متفاوتی دارند. سال ۹۸ افزایش قیمت بنزین در سطح سران قوا تصمیمگیری شده بود؛ نه دولت در آن نقش داشت و نه مجلس. ضمن اینکه یکباره و بدون اطلاعرسانی قیمت نامتعارفی را اعلام و اعمال کردند.
اما آنطور که من افزایش قیمت کنونی را متوجه میشوم این است که سهمیه بنزین داده میشود، و قیمت بنزین سهمیهای و آزاد تا حدی همان است و اگر کسی بخواهد بنزین بیشتری بزند قیمت بالاتر خواهد بود. در حقیقت افزایش قیمت کنونی یک وصلهپینه است و کاری به عمق افزایش قیمت سال ۹۸ نیست که بخواهد حساسیتی داشته باشد.
مجلس در این مورد میتواند موضوع را نادیده بگیرد و بگوید چون به دولت اختیارات تفویض شده است می تواند در قالب برنامه سالانه یا برنامه توسعه اقدام میکند. اما مجلس ذاتا اگر احساس کند باید به نفع مردم مداخله کند این حق را دارد و میتواند ورود کند. اما متاسفانه در زمان ما مجلس کنار گذاشته شد؛ با اینکه هر سه فراکسیون طرح سهفوریتی برای بازگشت قیمتها داشتند، شورای عالی امنیت ملی ورود کرد و مانع مداخله مجلس شد و در نهایت حادثه تلخی اتفاق افتاد.
حداد عادل و دوستانش نگذاشتند قیمت بنزین آرام بالا برود
ضمن اینکه کل ماجرا به مجلس هفتم برمیگردد؛ آقای حداد عادل و دوستان ایشان که نگذاشتند قانونی که پیشبینی کرده بود قیمت حاملهای انرژی براساس فوب خلیج فارس آرام افزایش پیدا کند اجرا شود. آن را متوقف کردند؛ حاصلش آن شد که همهچیز گران شد، اما حاملهای انرژی در قیمت پایین خود باقی ماند. هرچه جلوتر رفتیم، دیگر کسی جرأت نکرد یک کار اساسی در این زمینه انجام دهد.
بنابراین، ما آن موقع حرفمان این بود که یک کمپین «نه به کاندیداتوری» اعلام میکنیم، و در عوض، آنچه برای جراحی اقتصادی لازم است را تصمیم میگیریم و عمل میکنیم؛ جنبههای اجتماعی آن را هم با مشورت جامعهشناسان حل میکنیم و میزان ریسک را ارزیابی میکنیم و یک کار اساسی انجام میدهیم. این در حقیقت بازگشت به همان قانون برنامهای بود که سالانه و به صورت منظم و آرام باید این کار انجام میشد.
اما متأسفانه هرچه جلوتر میرویم، اراده لازم برای انجام این کار اساسی کمتر میشود؛ هم در مجلس، هم در دولت. و این به همان مسئله اول یعنی میزان مشارکت مردم برمیگردد. هرچه مشارکت مردم، احزاب و گروههای اجتماعی بالاتر باشد، قدرت ریسک حکومت هم بالاتر میرود و بهتر میتوانند مسائل را حل کنند؛ هم از بعد اقتصادی، هم از بعد اجتماعی، با کمترین هزینه تصمیمات سرنوشتساز و مهم بگیرند.
شمخانی وارد شد زور مجلس نرسید
* آقای شمخانی وارد شدند و جلوی طرحهای فراکسیونها را گرفتند؟
آقای شمخانی نه در مقام شخص اما در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی وارد شد و ما هم ملزم به تمکین شدیم. اما آن زمان من جزو کسانی بودم که درخواست حضور رؤسای قوا را در مجلس داشتم تا نمایندگان را قانع کنند که چرا چنین تصمیمی گرفتهاند، تصمیمی که مردم راضی نیستند.
اما اصرار بر این بود که حتی نمایندگان مردم را هم قانع نکنند و ما را ملزم به پذیرش تصمیم سران قوا کنند؛ ما زیر بار این الزام نرفتیم اما قدرتمان زیاد نبود و نتوانستیم کاری را به پیش ببریم.
۳۱۲۱۱
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین
