۱۰:۲۷ – ۱۶ آذر ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان؛ ارینب سیفی – نسل Z و آلفا (به ترتیب متولدین بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴)، برخلاف نسلهای قبلی که با حقایق مشترک از روزنامهها، رسانههای ملی و کلاسهای درس بزرگ میشدند، در شبکهای پیچیده از واقعیتهای تکهتکه شده که توسط الگوریتمها، اینفلوئنسرها و محتوای احساسی شکل گرفته است، حرکت میکنند. طبق گزارش یونسکو در مورد جوانان و اطلاعات نادرست، نسل Z و آلفا نسبت به نسلهای قدیمیتر در برابر اخبار جعلی آسیبپذیرتر هستند
چرا احساسات بر واقعیتها غلبه میکنند؟
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای اولویت دادن به حقیقت طراحی نشدهاند. آنها تعامل را در اولویت قرار میدهند. تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب محتوایی را تبلیغ میکنند که باعث کلیک، لایک و اشتراکگذاری میشود – نه لزوماً آنچه که دقیق است. طبق گزارش کودکان آنلاین اتحادیه اروپا (۲۰۲۳)، نوجوانان اروپایی به طور متوسط بیش از ۹ ساعت در روز را صرف مصرف رسانههای دیجیتال میکنند، که بیشتر از منابع همسالان یا اینفلوئنسرهای غیرمجاز است. این تغییر در مصرف، چیزی را ایجاد میکند که محققان آن را «اقتصاد احساسی» مینامند. وقتی حقیقت ذهنی میشود و دائماً در حال تغییر است، جلب اعتماد پیچیدهتر میشود – و سوءاستفاده از آن آسانتر میشود.
دیپفیک و واقعیتهای تحریفشده
دیپفیک و رسانههای مصنوعی بحران جدیدی از اعتبار را به وجود آوردهاند:
حادثه ۲۰۲۵: یک دیپفیک از یک رهبر اروپایی که حکومت نظامی اعلام کرده بود، به مدت ۱۴ ساعت در فضای مجازی پخش شد و سپس تکذیب شد – تا آن زمان، بازارهای سهام به این خبر واکنش نشان داده بودند.
انتخابات ۲۰۲۴ اتحادیه اروپا: کمپینهای اطلاعات نادرست، رأیدهندگان جوان را با اخبار جعلی در مورد مهاجرت و تورم هدف قرار دادند و منجر به تغییر ۶ درصدی در درک رأیدهندگان شدند (رصدخانه رسانههای دیجیتال اروپا، ۲۰۲۴).
هنگامی که اطلاعات نادرست اصلاح میشوند، تأثیر عاطفی آنها اغلب باورهای غلط را تثبیت میکند.
شکاک، اما همچنان آسیبپذیر
نسل Z و آلفا بومیان دیجیتال هستند. آنها کورکورانه به مؤسسات اعتماد نمیکنند. آنها از طریق چتهای گروهی، واقعیتها را بررسی میکنند. آنها در نظرات، اطلاعات نادرست را مورد بحث قرار میدهند. اما شکاکیت آنها میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. بیاعتمادی به رسانهها باعث میشود برخی از جوانان به هیچ کس اعتماد نکنند، مگر اینفلوئنسرهایی که تعصبات آنها را منعکس میکنند.
در جهانی که حقیقت به طور فزایندهای به جای پذیرفته شدن، مورد بحث قرار میگیرد، سوال فقط این نیست که نسل Z و آلفا چه باوری دارند، بلکه این است که چه کسی به آنها در تصمیمگیری برای پذیرفتن حقیقت کمک میکند. از سیاستگذاران و پلتفرمها گرفته تا والدین، معلمان و خود هوش مصنوعی، مجموعهای جدید از بازیگران در حال شکلدهی به نحوه یادگیری جوانان برای جهتیابی، پرسش و مقاومت در برابر اطلاعات نادرست هستند.
چگونه میتوانیم در دنیای پساحقیقت، حقیقت را آموزش دهیم؟
سواد رسانهای = سواد عاطفی: تأیید منابع کافی نیست. ما باید به جوانان یاد دهیم که بفهمند چرا به چیزی اعتقاد دارند. چه تعصباتی در کار است؟ چه محرکهای عاطفی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند؟
آموزش الگوریتمی: دانشآموزان باید بپرسند: «چرا من این را میبینم؟» پلتفرمها از طریق گردآوری، ادراک را شکل میدهند. تشخیص این نفوذ، اولین قدم برای مقاومت در برابر آن است.
عادیسازی اختلاف عقیده: مدارس و خانوادهها باید بحث محترمانه را به نسل جدید معرفی کنند. اختلاف نظر خطرناک نیست بلکه پایه و اساس گفتمان دموکراتیک است.
یادگیری تجربی: پروژههایی مانند بازیهای «خبر بد» و «ویروسی شدن» – شبیهسازیهای آنلاین اروپایی که تاکتیکهای اخبار جعلی را تقلید میکنند – نشان دادهاند که از طریق نظریه تلقیح، تابآوری در برابر اطلاعات نادرست را بهبود میبخشند.
آنچه اروپا انجام میدهد: سیاستها و پلتفرمها
فرانسه، فنلاند و هلند برنامههای سوادآموزی دیجیتال اجباری را در مدارس معرفی کردهاند. قانون خدمات دیجیتال (۲۰۲۴) اکنون پلتفرمها را ملزم به ارائه شفافیت الگوریتمی و برچسبگذاری واضح اطلاعات نادرست میکند. سازمانهای مردمنهاد و شبکههای جوانان اروپایی در حال توسعه جنبشهای بررسی واقعیت به رهبری همسالان، به ویژه در Discord و Reddit هستند.
نقش هوش مصنوعی: درمان یا کاتالیزور؟
هوش مصنوعی در هر دو جنبه نقش دارد:
به عنوان سپر: ابزارهایی مانند InVID و FactCheckEU از هوش مصنوعی برای تشخیص دستکاری تصاویر و ردیابی منابع اطلاعات نادرست استفاده میکنند.
به عنوان سلاح: الگوریتمهای توصیهگر بررسی نشده میتوانند سیلوهای اعتقادی را عمیقتر کرده و شبکههای توطئه را تقویت کنند.
والدین، معلمان و اینفلوئنسرها: دیوار آتش انسانی
مبارزه با اطلاعات نادرست فقط فنی نیست، فرهنگی است. افراد مختلف در رابطه با آموزشهای صحیح به جوانان نقش دارند. والدینی که با فرزندان خود در مورد محتوای دیجیتال صحبت میکنند و فقط قوانین زمان استفاده از صفحه نمایش را تعیین نمیکنند. مربیانی که زمینه، تاریخ و استدلال را آموزش میدهند – نه فقط حفظ کردن حقایق و اینفلوئنسرهایی که مسئولیت اخلاقی خود را به عنوان مربیان غیررسمی تشخیص میدهند.
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین
