آیا دریاسالار برد وارد دنیای درون زمین شد؟ راز دفترچه ای که نباید پیدا می‌شد

برخی معتقد هستند ابرقدرت‌های جهان بسیاری از واقعیات را از مردم عادی پنهان می‌کنند. واقعیت‌هایی که می‌توانند زمین را با آشفتگی و جنگ‌های گسترده روبرو کنند. هرچند همیشه نمی‌توان حقیقت را از مردم دور نگه داشت. برخی دفترچه خاطرات دریاسالار برد را نیز نشانه‌ای آشکار برای وجود دنیایی دیگر درون زمین قلمداد می‌کنند.

نوشته‌های شگفت‌آور دفترچه دریاسالار برد و پنهان‌کاری دولت آمریکا

گروهی از افراد مدعی بازدید موجودات فضایی از کره زمین و ارتباط آنها با تمدن‌های باستانی هستند. گروهی نیز تاکید دارند که داخل زمین یک تمدن ناشناخته وجود دارد. آنها نگهبانان واقعی زمین به‌حساب می‌آیند و منبع انرژی بی‌پایان دست یافته‌اند.

تاریخچه نظریه زمین توخالی

لئونارد اویلر در قرن هجدهم زندگی می‌کرد و امروزه به‌عنوان یکی از بزرگترین نوابغ دنیای ریاضیات شناخته می‌شود. او پس از محاسبات فراوان به این نتیجه رسید که درون زمین هسته‌ای شبیه خورشید وجود دارد و موجوداتی در فاصله بین پوسته و هسته زندگی می‌کنند.

دکتر ادموند هالی، اخترشناس و کاشف دنباله‌دار هالی نیز معتقد بود که زمین توخالی است و می‌توان سه طبقه یا بخش مشخص را در آن تشخیص داد. هرچند شاید هیچ‌چیزی به اندازه دفترچه خاطرات دریاسالار ریچارد برد برای طرفداران نظریه زمین توخالی اهمیت نداشته باشد.

او یکی از خلبانان برجسته نیروی دریایی آمریکای بود و توانست در جنگ‌‌های جهانی اول و دوم به‌خاطر اقدامات برجسته خود چندین مدال افتخار را دریافت کند. ریچارد برد در سال ۱۹۲۶ اولین‌ پرواز بر فراز قطب شمال را انجام داد. او همچنین چندین سفر اکتشافی به قطب جنوب را رهبری کرد. بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ ریچارد برد و تیمش توانستند عملیات پرش بلند را بر فراز قطب جنوب به پایان برسانند.

در طول این عملیات ۱.۴ میلیون کیلومتر مربع از منطقه قطب جنوب کشف و نقشه‌برداری شد. در نتیجه همین عملیات بود که اتفاقات عجیبی رخ دادند و دفترچه ریچارد برد شهرتی جهانی پیدا کرد. جالب است بدانید که در این عملیات ۱۳ کشتی، ۲۵ هواپیما و ۴۷۰۰ نفر شرکت داشتند.

یادداشت‌های دریاسالار برد در دفترچه خود پیش از مرگ

در ۱۱ مارس ۱۹۵۷ ریچارد برد در سن ۶۹ سالگی درگذشت. او تا پیش از مرگ به‌عنوان چهره‌ای علمی و مسئول بسیاری از عملیات‌های مرتبط با قطب جنوب شناخته می‌شد. هرچند دریاسالار ریچارد برد در دفترچه خود با ترس از حقیقتی دیگر صحبت می‌کند.

او می‌گوید مجبور است این دفترچه را در اختفای کامل و به‌صورت ناشناس بنویسد. چراکه به جزئیات نگران‌کننده‌ای ار ماموریت پرش بلند مربوط می‌شود. برد اطمینان دارد روزی فرا خواهد رسید که در آن دانش و منطق بشر کنار می‌رود. آن روز انسان باید چشم خود را به‌روی واقعیت‌هایی که سال‌ها پنهان بودند باز کند. ریچارد برد تردید داشت که آيا روزی کسی این دفترچه و محتویات آن را خواهد خواند یا خیر؛ اما در هر صورت می‌خواسته وظیفه خود را انجام دهد.

اتفاقات عجیب ماموریت جنوبگان

بخشی از آنچه در دفترچه خاطرات ریچارد برد آمده به جزئیات لحظه‌ای پرواز مربوط می‌شود و برخی از آنها بعدا اضافه شده‌اند. او پرواز خود را ساعت ۶ صبح ۱۹ فوریه ۱۹۴۷ آغاز می‌کند. در ابتدا همه‌چیز عادی به‌نظر می‌رسد. کمی تربولانس وجود داشت که برد به‌راحتی آنها را پشت سر گذاشت. نیم ساعت از پرواز گذشته بود که برد رشته‌کوه‌های کوچکی را در برابر خود دید.آنها پیشتر فکر می‌کردند که در این منطقه هیچ‌چیزی جز برف و یخ وجود ندارد؛ اما کمی آنطرف‌تر از کوه‌ها جنگل‌های انبوهی دیده می‌شد. نور موجود گویا تغییر می‌کند و دریاسالار دیگر نمی‌تواند خورشید را مشاهده کند. در عوض جانوری بزرگ شبیه فیل را روی زمین می‌بیند. با کاهش ارتفاع و استفاده از دوربین دید بهتری نسبت به جانور پیدا می‌کند. چیزی که روی زمین راه می‌رود شباهت زیادی به ماموت دارد.

در دفترچه خاطرات برد اتفاقات هر لحظه هیجان‌انگیزتر می‌شود. چند دقیقه از ورود به دنیای ناشناخته گذشته است و برد در ارتفاع ۱۰۰۰ پایی قرار دارد. در این ارتفاع دما باید منفی باشد؛ اما نشانگر دمای بیرون عدد ۲۳ درجه سانتی‌گراد را نشان می‌دهد. برد با عجله سعی می‌کند وجود این منطقه خاص را به مرکز گزارش کند؛ اما متوجه می‌شود ارتباطات رادیویی از کار افتاده‌اند.دریاسالار برد با نگاه به پایین یک شهر بزرگ را می‌بیند. در این لحظه هواپیما حالت سبک و شناوری پیدا می‌کند و هیچ‌کدام از دستگاه‌‌ها و گیج‌ها کار نمی‌کنند. همزمان تعدادی هواپیمای عجیبی با هاله‌ای درخشان به او نزدیک می‌شوند. هواپیماها به سفینه‌های فضایی شباهت دارند و گویی با دستی نامرئی کنترل هواپیما را در اختیار گرفته‌اند. این بخش از ماجرا به حضور یوفو در آسمان تهران و درگیری جنگنده‌های ارتش با آن شباهت دارد.

پیام موجوداتی از درون زمین

ناگهان رادیو خش‌خش می‌کند و صدایی می‌گوید: «دریاسالار به قلمرو ما خوش‌آمدی! آرامش خود را حذف کن. ما تا ۷ دقیقه دیگر فرود می‌آییم.» در دفترچه خاطرات برد گفته شده که موتور هواپیما کاملا خاموش بود و هیچ‌کدام از ابزارهای کنترلی نیز کار نمی‌کردند. با وجود این، هواپیما به‌آرامی و بدون هیچ مشکلی در آسمان حرکت می‌کرد.پس از گذشت چند دقیقه هواپیما درون نوعی آسانسور سبز قرار می‌گیرد. حرکت آنها به‌سمت پایین کاملا نامحسوس است و با تکانی‌ ضعیف به زمین می‌رسند. چند مرد قدبلند با موهای بلوند نزدیک می‌شوند. آنها دستور می‌دهند که دریاسالار از هواپیما خارج شود.

تمام آنچه تاکنون گفته شد را دریاسالار به‌صورت آپدیت‌های ۵ و ۱۰ دقیقه‌ای در حین پرواز بر فراز قطب جنوب نوشته بود. هرچند آنچه از این پس در دفترچه دریاسالار برد آماده از حافظه او گرفته شده است. دریاسالار و اپراتور رادیو هواپیما روی یک سکوی خاص قدم می‌گذارند. سکو به هیچ‌ چرخ یا ریلی متصل نیست؛ اما با سرعت زیاد به‌سمت شهر حرکت می‌کند.نمایندگان تمدن درون زمین به دریاسالار می‌گویند که از چیزی نترسد. قرار است او با فرمانروا دیدار کند. پس از گذشتن از چند راهرو و پیاده شدن از آسانسور به یک در بزرگ می‌رسند. مردی در آن‌سوی میزی بزرگ نشسته است. او با لبخند می‌گوید ما به شما اجازه دادیم از دنیای سطحی وارد شوید. فرمانروا توضیح می‌دهد که دریاسالار اکنون در دنیای آریانی یا دنیای درونی زمین قرار دارد.

آينده‌ای تاریک انسان در دفترچه دریاسالار برد

فرمانروا در ادامه صحبت‌های خود تاکید می‌کند که آنها هیچ علاقه‌ای به اقدامات انسان‌ها ندارند و در طول قرن‌های گذشته نیز نسبت به آنچه در زمین رخ داده بی‌تفاوت بوده‌اند. گرچه پس از انفجار اولین بمب‌های اتمی در هیروشیما و ناگاساکی همه‌چیز تغییر کرد. انسان به‌قدرتی دست یافت که نباید از آن استفاده می‌کرد.نمایندگان تمدن درون زمین پیام‌هایی را به سران کشورهای ابرقدرت جهان ارسال کردند؛ اما آنها هشدار مربوط به انرژی هسته‌ای را جدی نگرفتند. رهبران سیاسی سطح زمین متوجه نشدند پیام را از تمدنی دریافت کرده‌اند که از نظر فرهنگی و علمی هزاران سال ار آنها جلوتر است.فرمانروا با ناراحتی می‌گوید که ما حتی هواپیماهای خود را برای ارتباط با سران سیاسی به سطح زمین فرستادیم؛ اما با رویکرد خصمانه و آتش گلوله مواجه شدیم. پیش‌بینی‌های نوشته شده در دفترچه دریاسالار برد چندان خوشایند نیستند.

مردمان درون زمین به او می‌گویند که انسان‌ها از نقطه بدون بازگشت گذشته‌اند و تمدن‌ آنها در مسیر سراشیبی قرار دارد. به‌باور آنها جنگ جهانی دوم تنها پیش‌زمینه‌ای برای جنگی بزرگ و ویرانگر خواهد بود. در آن زمان تمام دستاوردهای تمدنی نابود می‌گردد و علم پیشرفته بشر نیز به‌کار نمی‌آید.فرمانروای درون زمین به دریاسالار برد گفته بود که عصر تاریکی زمین را فرا می‌گیرد و برای مدت طولانی باقی می‌ماند. پس از آن تنها یک نژاد می‌تواند از طوفان سر بیرون آورد. در آن زمان اربابان درون زمین بیرون می‌آیند تا مجدد به انسان در شکوفایی فرهنگی و تمدنی کمک کنند. شاید انسان متوجه شود که جنگ و درگیری فایده‌ای ندارد.اگر نوشته‌های موجود در دفترچه دریاسالار برد واقعیت داشته باشند، باید گفت که پس از این دیدار حیرت‌انگیز او به‌جهان عادی بازگشته است.

بازگشت به جهان عادی و حضور در پنتاگون

نیرویی ناشناخته هواپیما را به آسمان پرتاب می‌کند و برد خود را در ارتفاع ۲۷۰۰ پایی مي‌بیند. دو سفینه عجیب او را برای مدتی هدایت می‌کنند تا اینکه ناگهان محیط اطراف عوض می‌شود. تمامی تجهیزات و کنترل‌های هواپیما مجدد فعال شده‌اند و آنها در فاصله ۲۷ دقیقه‌ای از پایگاه خود قرار دارند.

دریاسالار برد پس از فرود در پایگاه آنچه اتفاق افتاده را گزارش می‌کند. مدتی بعد به پنتاگون دعوت می‌شود و ساعت‌ها تیم پزشکی و نیروی‌های امنیتی او را بررسی می‌کنند. در پایان به ریچارد برد گفته می‌شود که باید به‌خاطر بشریت سکوت اختیار کند و چیزی از آنچه رخ داده به کسی نگوید!

برد از دستورات اطاعت کرد و تا سال‌ها در این رابطه با کسی صحبت نکرد. هرچند آخرین نوشته‌های دفترچه دریاسالار برد نشان می‌دهد که او به‌شدت نگران آینده بشر بوده است. برد بر این باور بوده که حقیقت را نمی‌توان برای مدتی طولانی پنهان کرد و بالاخره جهانیان از همه‌چیز آگاه خواهند شد.