به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، اوایل دهه 1390، در دل بحرانی که خشکسالی و رکود اقتصادی بر سرزمین سیستان سایه انداخته بود، خبر احداث سومین کارخانه بزرگ تولید لاستیک کشور در نقطهای از جنوب شرقی ایران مانند چراغ امیدی در میان مردم منطقه روشن شد.
وعدهها بزرگ بود “بیش از یک هزار شغل مستقیم در فاز نخست و دو برابر آن در فرصتهای غیرمستقیم” اما 10 سال پس از آن کلنگزنی، از پروژه زمینی محصور و یک سوله خالی مانده که یادآور وعدههای ناتمام است.
این گزارش تلاش میکند روند اجرایی پروژه «آریا تایر هامون» و تحولات مرتبط با سیاستگذاری صنعتی در استان سیستان و بلوچستان را تشریح کند؛ از ادعاهای دولتی و وعدههای وزرا گرفته تا آخرین پیگیریهای نمایندگان مجلس و موانع فنی و اداری که سر راه راهاندازی این کارخانه قرار دارد.
تاریخچهای فشرده از یک وعده بزرگ
کلنگ احداث کارخانه در بهمنماه 1394 به زمین زده شد؛ خبری که بازتابی ملی یافت و با تیترهای امیدبخش همراه شد. مسئولان وقت، این پروژه را پلی برای مهار مهاجرت، تامین اشتغال و کاهش فشار بر معیشت کشاورزان و دامداران معرفی کردند. استاندار وقت نیز در اظهاراتی که در رسانهها پوشش یافت، تاخیر در اجرای پروژه را به فرصتی برای واردات تجهیزات مدرن از اروپا نسبت داد و آن را «از دستاوردهای برجام» خواند.
با گذر زمان اما وعدهها تکرار و پروژه وارد سیکل تعویق شد؛ تا اینکه در شهریور 1403 محمد اتابک وزیر صمت در بازدید از سایت اعلام کرد این طرح باید تعیین تکلیف شود و ظرف کمتر از سه سال به بهرهبرداری برسد. او بر تولید «لاستیکهای پرتیراژ» تاکید کرد و خواستار ارائه برنامه زمانبندی عملیاتی شد.
آنچه بر زمین مانده؛ واقعیت فیزیکی پروژه
در بازدیدهای میدانی و گزارشهای محلی آنچه به چشم میآید، زمین محصور و سولهای نیمهکاره است؛ سازههایی که سالها بلااستفاده ماندهاند و سرمایه اجتماعی محلی را آزردهاند.
محل احداث کارخانه در شهرک صنعتی رامشار تعیین شده و نقشهبرداری اولیه انجام شده، اما به گفته مسئولان و کارشناسان محلی، حتی محل سوله موجود براساس نیازهای فنی و نقشه عملیاتی بهدرستی جانمایی نشده است؛ موضوعی که فرآیند پیشرفت پروژه را کند کرده است.
اظهارات رسمی، وعدهها و برنامهها
در واکنش به نگرانیها، مقامهای دولتی از برنامههای تازه برای فعالسازی پروژه سخن گفتهاند و اعلام شده که تجهیزات مورد نیاز از چین فاینانس خواهد شد و پیمانکار هم مشخص شده است.
وزیر صمت در بازدید اشاره کرده که افزایش سرمایه و تکمیل واحد میتواند از طریق شریکان داخلی و فاینانس تنظیم شود و تولید لاستیکهای اتوبوسی و سنگین باید در اولویت طرح توسعه قرار گیرد.
فرهاد شهرکی، نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تسنیم در تشریح آخرین وضعیت پروژههای صنعتی و اقتصادی حوزه انتخابیه خود، اظهار داشت: تلاشهای فراوانی برای حل چالشهای زیرساختی و اقتصادی منطقه سیستان در جریان است.
وی با اشاره به وضعیت کارخانه تولید لاستیک خودروهای سنگین مورد استفاده در معادن در سیستان، گفت: ما در حال پیگیری وضعیت کارخانه لاستیکسازی مورد نیاز معادن هستیم. کلنگزنی این کارخانه در بهمنماه سال 1394 انجام شد، اما متأسفانه در حال حاضر تنها شامل یک زمین محصور و یک سوله خالی است.
انجام کار کارشناسی دقیق روی محصول کارخانه
نماینده سیستان در مجلس با بیان اینکه طی 15 ماه گذشته کار کارشناسی دقیقی روی محصول این کارخانه انجام شده است، افزود: این کارخانه قرار است لاستیک خودروهای سنگین که در معادن ایران فعال هستند را تولید کند.
وی ادامه داد: در حال حاضر لاستیکهای مورد نیاز این خودروها به طور کامل از خارج از کشور وارد میشود، در حالی که با بهرهبرداری از این کارخانه بخش عمدهای از نیاز لاستیک خودروهای معدنی تأمین شده و وابستگی ما به واردات کاهش یافته و درآمد نسبتاً خوبی برای منطقه ایجاد خواهد شد.
شهرکی به مراحل اجرایی پروژه اشاره کرد و توضیح داد: این پروژه یک 38 ماهه تعریف و اقدامات اولیه آن انجام شده و قرار است تجهیزات مورد نظر از کشور چین وارد شود. نکته قابل تأمل اینجاست که در نقشهبرداری اولیه انجام شده در سایت، حتی برای سوله موجود نیز متأسفانه مکانیابی صحیحی صورت نگرفته و در بحث پیشبرد پروژه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
وی افزود: قرار است هزینه تجهیزات از طریق فاینانس با کشور چین تأمین شود؛ پیمانکار مشخص شده و کارخانه تولید دستگاههای مورد نیاز در چین شناسایی شده و کارشناسان آن برای برداشت اطلاعات مورد نیاز به منطقه آمده و برداشت اطلاعات انجام شده است. طراحی لازم انجام شده و امیدواریم هرچه سریعتر اولین محموله از تجهیزات وارد منطقه سیستان شود.
چرا این کارخانه اهمیت دارد؟
براساس توضیحات نماینده مردم سیستان در مجلس، تمرکز پروژه بر تولید لاستیکهای سنگین معدنی است؛ کالایی که اکنون بهطور کامل وارداتی است.
از منظر اقتصادی این موضوع اهمیت دارد چرا که کاهش واردات، صرفهجویی ارزی و ایجاد صنایع پاییندستی و اشتغال محلی از مزایای بالقوه بهرهبرداری از کارخانه محسوب میشود. بهویژه در منطقهای که معادن و ماشینآلات سنگین کاربرد زیادی دارند، تامین داخلی چنین کالایی میتواند به تثبیت زنجیره تأمین ملی کمک کند.
موانع فنی و مدیریتی؛ از جانمایی تا فاینانس
تحلیل کارشناسی نشان میدهد چند مشکل کلیدی در مسیر اجرای پروژه وجود دارد: جانمایی غیرکارشناسی سولهها و زیرساختها، تاخیر در تامین تجهیزات، وابستگی به فاینانس خارجی و پیچیدگیهای اداری برای واردات و نصب خطوط تولید.
علاوه بر این، نیاز به زیرساختهای مکمل مانند راههای دسترسی، برق پایدار و نیروی انسانی ماهر نیز برجسته است؛ پیشنیازهایی که اگر تامین نشوند، حتی با ورود تجهیزات نیز کارخانه قادر به تولید بهینه نخواهد بود.
هر تعویق و تاخیری در پروژههای بزرگ صنعتی که با وعده اشتغال منطقهای همراه بودهاند، هزینههای اجتماعی و سیاسی از جمله افزایش نارضایتی عمومی، کاهش اعتماد به وعدههای توسعه و تضعیف سرمایه اجتماعی به دنبال دارد. برای سیستان که آسیبپذیری معیشتی و نرخ بیکاری بالاتری نسبت به میانگین کشور دارد، ناکامی در تحقق پروژهها میتواند به مهاجرت بیشتر و تشدید مشکلات اقتصادی منجر شود.
راهکارهایی برای شتاببخشی و جلوگیری از تکرار شکست
شفافسازی کامل و انتشار زمانبندی اجرایی روشن با تعهدات مالی و فنی مشخص؛ تسریع در فرآیند فاینانس و گمرکی با هماهنگی دستگاههای ذیربط؛ بازنگری کارشناسی جانمایی و طراحی سولهها و خطوط تولید با حضور مشاوران بینالمللی و داخلی؛ تأمین زیرساختهای حیاتی(راه، برق، آب، نیروی انسانی) از طریق بستههای حمایتی استانی و ملی؛ ایجاد سازوکار نظارتی و گزارشدهی عمومی برای رصد پیشرفت پروژه و جلوگیری از توقفهای طولانیمدت و تشویق سرمایهگذاران داخلی و خارجی با ارائه مشوقهای مالی و تضمین بازار خرید اولیه توسط نهادهای دولتی یا معادن بزرگ کشور مهمترین راهکارهای پیشنهادی برای شتاببخشی و جلوگیری از تکرار شکست هستند.
آریا تایر هامون پروژهای با پتانسیلهای قابلتوجه اقتصادی و اجتماعی برای سیستان است؛ اما پتانسیل بیعمل شدن را نیز پیش رو دارد. آنچه اکنون ضروری است، تبدیل وعدهها به برنامههایی شفاف، بودجههای مصوب و اقدامات عملی است؛ نه صرفاً سخنرانی و بازدید.
نمایندگان محلی، وزارت صمت و استانداری باید در یک میز هماهنگی مستمر، با حضور پیمانکاران منتخب و نمایندگان تأمینکنندگان فاینانس، زمانبندی نهایی و منابع را قطعی کنند.
اگر اولین محموله تجهیزات چین بهزودی وارد ناحیه شود و جانماییها بازطراحی شود، پروژه میتواند ظرف 3 تا 4 سال به مرحله تولید برسد؛ اما تا زمانی که مسائل زیرساختی، اداری و مدیریتی حل نشود، خطر تبدیل شدن پروژه به نمونهای دیگر از وعدههای ناتمام وجود دارد. برای مردم سیستان، تحقق این کارخانه بیشتر از یک پروژه صنعتی است؛ آزمونی برای توان مدیران و اراده ملی برای توزیع عادلانه توسعه در کشور است.
انتهای پیام/
Source link
پایگاه خبری ایده روز آنلاین




