جمعه , 5 دی 1404 - 7:54 قبل از ظهر

نفس‌های گمشده درهوای آلوده‌ی شهر


در گوشه‌گوشه این شهر، زیر گام‌های عابران شتابزده، بر دیوارهای فرسوده و در قاب نام خیابان‌ها و کوچه‌ها، ردّی مانده که فراموش‌ناشدنی است. گاه یادگاری از شهیدی گمنام، و گاه نام و نشان شهیدی که هنوز در باد می‌وزد و در حافظه‌ها می‌درخشد. شهری که گویی با خون نوشته شده است؛ با قامت‌هایی که برای سبزیِ درخت آزادی، خود به ریشه پیوستند.

چطور می‌شود در همین شهر، عده‌ای فلسفه و اصل و ریشه انقلاب را فراموش کنند؟ انگار نه انگار که این آسفالت، این دیوار، این آسمان، همه مدیون نفس هایی هستند که در کربلا و خرمشهر و فکه بریده شد و به خاک پیوست تا ما بمانیم.  گویا برخی چشم‌ها این یادگارهای سرخ را نمی‌بینند و برخی گوش‌ها، این زمزمه‌های تاریخ را نمی‌شنوند. در میان هیاهوی روزمره، گاه چنان در پیوند با ظواهر شهر غرق می‌شویم که بافت حقیقی آن را از یاد می‌بریم. باغ‌ها و برج‌ها سر برمی‌آورند، خیابان‌ها عریض می‌شوند، اما آیا می‌توان گفت این شهر با همان سرعتی که در بتن پیش می‌رود، در حافظه نیز گام برمی‌دارد؟ گویی در گوشه‌ای از ذهن جمعی‌مان، سایه‌هایی محو می‌شوند،  سایه‌هایی که روزی قامت‌های استواری بودند و امروز شاید تنها به نشانه‌ای بر سنگ یا نامی بر تابلویی تبدیل شده‌اند. گویا میان شکوفایی ظاهری و نجوای خاطره، دیواری نامرئی کشیده‌ایم.

در این میان، شاید هرگز از خود نپرسیده‌ایم که نقش ما، به عنوان مردمی که در این خاک نفس می‌کشیم، چیست. آیا نگاه‌مان به این نام‌ها، از سر عادت است یا از روی آگاهی؟ آیا حضور آن نشانه‌ها را همچون بخشی زنده از جغرافیای وجودی خود حس می‌کنیم، یا تنها گذری گذرا و بی‌تأمل از کنارشان می‌گذریم؟ گاهی به نظر می‌رسد فاصله‌ای ظریف میان ما و آن یادبودها در حال گسترش است.  گویی خاطره به حاشیه زندگی مدرن کوچانده شده، و ما ناخواسته تماشاگر محو شدن تدریجی رنگی هستیم که روزگاری سراسر این دیار را رنگین کمان کرده بود.

شهری که نفسِ تاریخی خود، یعنی شهیدانش را فراموش کند، ریه‌های معنوی‌اش از کار می‌افتد. خفه می‌شود از بی‌هویتی، از فراموشی ریشه‌ها، و از نسیان آن آتشی که روزی توانست قله‌های یأس را ذوب کند و توده‌ها را به حرکت درآورد. در میان این فراموشی ها و نسیان ها اما، دکترمحمدمهدی اسعدی در مطب خود، گویی یک تصفیه‌خانه‌ حافظه ساخته بود؛ جایی که هوایش از یادِ آن نفس‌های پاک، هنوز زلال بود. آنجا جهانی دیگر بود. آرامش، چون نسیمی نرم، فضا را دربرگرفته بود. صدای قرآن، آرام و پیوسته، مانند چشمه‌ای از ژرفای زمان جاری بود. روی میز، به جای مجلات رنگارنگ، یک جلد قرآن و مفاتیح قرار داشت. عکس برادر شهیدش سیدسعید اسعدی،  جوانی خندان با چشمانی پر از امید بر دیوار خودنمایی می‌کرد. کنارش، وسایل به‌جامانده از شهید: یک سجاده ساده، یک نشان جبهه، یادداشتی دست‌نویس. این‌ها تنها اشیا نبودند؛ بلکه نفس‌هایی بودند که در فضای مطب جریان داشتند.

تنها نشسته بودم و به شکوه زندگی نهفته در پشت آن قاب عکس خیره شده بودم. دکتر اسعدی، نه فقط با رفتار محترمانه حرفه ای، که با این فضاسازیِ معنوی، درس بزرگی داد: احترام به شهید، تنها یک گفتار نیست؛ یک سبک زیستن است. انتخابی است روزمره. او یادگاری شهید را از پشت شیشه‌های موزه و از دل سخنرانی‌های رسمی بیرون کشیده و در قلب تپنده زندگی جاری ساخته بود. در جایی که درد و درمان آدمی معنا می‌یابد.

احترام به شهید، هنگامی به یک سبک زندگی جمعی بدل می‌شود که فراموشی، جای خود را به یادآوریِ فعال بدهد. فراموشی، خیانتی خاموش است؛ نه یک گناهِ آشکار، که یک غفلت تدریجی. خیانتی به همه آنانی که رفتند تا ما، در هوایی پاک‌تر، نفس بکشیم.

شهیدان تنها نام‌های حک‌شده بر سنگ نیستند؛ آنان نفس‌های به امانت‌گذاشته در هوای این شهرند. شهری که یاد بگیرد با این نفس‌ها زندگی کند، ریه‌هایش از معنا پر می‌شود. اما شهری که نفس خود را فراموش کند، آرام‌آرام خفه می‌شود،  خفه از روزمرگیِ بی‌روح، خفه از ریشه‌هایی که در فراموشی می‌پوسند، و خفه از نسیان آن آتشی مقدس که روزی توانست قله‌های یأس را ذوب کند و توده‌ها را به حرکت درآورد.

بیاییم فراموش نکنیم. گاهی بایستیم. گوش دهیم. و شاید اشک بریزیم… برای همه آنان که رفتند تا ما، و شهرمان، زنده بمانیم. به خاطر داشته باشیم: آنان چراغ راه بودند. و ما، اگر خاموشی برگزینیم، تنها تاریکی را به میراث خواهیم برد و این انتخاب روزمره‌ ماست: یا با یاد آن نفس‌های پاک، هوای معنوی شهر را تصفیه کنیم، یا در خفقانِ دوگانه‌ فراموشی و آلودگی، آرام بمیریم.


Source link

درباره ی ایده روز آنلاین

مطلب پیشنهادی

همراه داشتن تجهیزات زمستانی در سفر‌ها

۱۰:۱۰ – ۰۴ دی ۱۴۰۴ ایده روز آنلاین – سردار کرمی اسد با بیان اینکه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *