چهارشنبه , 10 دی 1404 - 4:42 بعد از ظهر

ساختار حکمرانی رسانه‌ای کشور به قرارگاه فرماندهی نیازمند است

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری ایده روز آنلاین، حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای (مدّ ظلّه العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات مهم‌شان به‌مناسبت جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) به صراحت فرمودند: “در کانون درگیری و جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای با جبهه‌ای وسیع هستیم؛ جنگی که در آن هدف دشمن، تغییر دل‌ها، مغزها و فکرها و  محو کردن آثار مشعشع مفاهیم انقلابی است.”

 بر همین اساس، ایشان وظیفه جبهه‌ انقلاب و کارگزاران مقاومت را شناخت وضع و آرایش دشمن عنوان فرموده بیان داشتند که باید در برابر این وضعیت، آرایش تبلیغاتی و رسانه‌ای مقتضی اتخاذ کرد و در برابر دشمن ایستاد.

ازاین‌رو در مجال پیش‌رو سراغ دکتر محمدرضا برزویی، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (علیه السّلام) رفتیم و با او در باب استلزامات و بایسته‌های مقابله با جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمن هم‌کلام شدیم.

ایده روز آنلاین: با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی و تصریح ایشان نسبت به این نکته که هم‌اکنون در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای با یک جبهه وسیع قرار داریم، از منظر شما مهم‌ترین آسیب‌ها و قوت‌هایی که در آرایش رسانه‌ای کنونی ما وجود دارد چیست؟

برزویی: در تحلیل رسانه‌ها ‌می‌توانیم موضوعات را ذیل سه سطح طبقه‌بندی کنیم؛ سطح نخست، سطح «سازمان و ساختار» است؛ سطح دوم، سطح «مخاطب» است؛ اینکه مخاطب چطور دیده می‌شود و چگونه باید با او مواجه شد؛ و سطح سوم، سطح «محتوا» است. پس اگر بخواهیم در نظام تبلیغاتی و رسانه‌ای، موضوعی را مورد توجه قرار دهیم، باید برای هر یک از سه سطح مذکور به صورت مجزا برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم.

ما در این سه سطح به طراحی «الگویی بومی و ترکیبی»، متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی‌مان نیازمندیم؛ بدین‌معنا باید ناظر به واقعیت‌های میدان، خاصه وضعیتی که رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی مجازی به وجود آورده‌اند به تغییر آرایش رسانه‌ای و «بازآرایی الگویی بومی و چندلایه» بپردازیم.

الف- سطح سازمان و ساختار

در سطح ساختار، نخستین نکته‌ به سازمان و حکمرانی رسانه‌ای ما بازمی‌گردد. باید بپذیریم که در مواقع حساس، تمرکز و وحدت فرماندهی نداریم و در بزنگاه‌ها شبکه‌های اجتماعی، صدا و سیما،‌ پیامرسان‌ها و… هریک ساز خود را می‌زنند که شاید کوک و هماهنگ هم نباشد. در چنین موقعیت‌هایی که وحدت فرماندهی، گامی مهم و ضروری به شمار می‌آید، مشخص نیست که ساختار شکل‌دهنده به چنین وحدتی کجاست و معمولا روایت قوی، یکپارچه و واحدی شنیده نمی‌شود. این یکی از مواردی است که ما در آن ضعف داریم.

در هنگامه جنگ،‌ علاوه بر «وحدت فرماندهی» به «قرارگاه فرماندهی» هم نیاز داریم. یک قرارگاه فرماندهی مشخص برای اطلاع رسانی و اقدام لازم به «سخنگوی توانمند» و «ساختار منعطف» هم احتیاج دارد. پس ساختار حکمرانی رسانه‌ای‌ ما در مواقع حساس، علاوه بر اینکه وحدت فرماندهی ندارد، از غیاب یک سخنگوی رسانه‌ای مقبول هم رنج می‌برد. این پراکندگی و ناهماهنگی مزمن، مسئله‌ای جدی است که لزوم و ضرورت بازآرایی سازمانی رسانه‌ای را در مواقع حساس و بحرانی دو چندان می‌کند.

در بسیاری از مواقع شاهدیم که رسانه‌ها برای مخابره سریع‌تر و نه لزوما دقیق‌تر اخبار با یکدیگر به مسابقه می‌گذارند و این روایت اول است که در ذهن مخاطب می‌نشیند؛ ولو اینکه دروغ باشد. در ادامه ما هر چه تلاش می‌کنیم خبر صحیح را به اطلاع مردم برسانیم، می‌بینیم که شایعه‌پراکنی‌ها، اخبار نادرست و جنگ روانی دشمن اثرگذارتر بوده است. برای مثال، ماجرای F35  آمریکایی را در جریان جنگ تحمیلی 12روزه به یاد بیاورید. هرکس درباره آن چیزی می‌گفت و از زاویه‌ متفاوتی به ماجرا نگاه می‌کرد اما در نهایت مشخص شد که اصل خبر، جعلی بوده است؛ آنجا بود که به اعتماد مخاطب ضربه وارد شد. یا در حادثه سقوط هواپیمایی اوکراینی هم چنین روندی را شاهد بودیم.

یکی دیگر از عارضه‌هایی که در سطح سازمان مشاهده می‌کنیم، «فقدان ارزیابی و اثرسنجی» است. بدین معنا که در سازمان‌های ما هرکسی از ظن خود، مسیری که فکر می‌کند درست است را دنبال می‌کند و متاسفانه فعالانه بر اساس شناخت میدان رصد و عملیات نمی‌کنیم. در قرارگاه رسانه‌ای که مدنظر بنده است، رصد تحرکات دشمن و شناخت دقیق وضعیت میدان، مسئله بسیار مهمی است. در زمان جنگ، یکی از مهم‌ترین الزامات این است که دشمن در حال پیشبرد چه کنشی است و ما باید نسبت به آن چه واکنشی داشته باشیم. ما در سطح ساختار و سازمان، به دلیل عدم فرماندهی معمولا منفعلانه و واکنش‌گرا عمل می‌کنیم نه کنش‌گرا؛ برای همین همواره در پی پاسخ هستیم تا اینکه بخواهیم مشغول ارائه روایت اول باشیم. سازمان‌های رسانه‌ای ما به این سمت حرکت نمی‌کنند که ارائه‌دهنده روایت اول باشند. چرا باید رییس جمهور آمریکا از ترکیب «جنگ 12روزه» استفاده ‌کند و همین ترکیب، در افکار عمومی ما نیز بنشیند و همگان تکرارش‌کنند؟ چرا ما نباید در این زمینه ادبیات‌سازی و روایت‌ساز‌ی‌های بومی خودمان را داشته باشیم؟ پس ما در سطح ساختار رسانه، چه در زمینه فرماندهی، چه در حیطه سخنگویی و چه در باب رصد و طراحی پاسخ‌های دقیق، به یک الگوی بومی و ترکیبی چندلایه نیاز داریم.

ب- سطح مخاطب:

موضوع بعدی ناظر به مخاطب است که عنصر مهمی به شمار می‌آید. ما باید بین مخاطبان‌مان «مرجعیت رسانه‌ای» داشته باشیم تا حرف‌مان را بشنوند و بپذیرند. متاسفانه شکاف نسلی در مصرف رسانه‌ای جامعه ایران به «گسست مصرف رسانه‌ای» منجر شده است. بدین‌معنا مصرف رسانه‌ای نسل‌های جدید با نسل پدران، مادران، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان تفاوت یافته است. در چنین وضعیتی ما باید به دسته‌بندی مخاطبان متکثر بپردازیم و آنها را به منزله مخاطبان فعالِ هوشمندی در نظر بگیریم که از قدرت فهم و انتخاب برخوردارند. مخاطبان امروز ما دیگر مصرف‌کننده صرف نیستند؛ بلکه «کنشگر فعال هوشمند» هستند و چنین کنشگری باید به کار گرفته شود. نباید مردم را منفعل قلمداد کنیم، بلکه باید به آنها نگاه خلاق داشته باشیم و امکان مشارکت‌شان را فراهم سازیم. مردمی‌سازی رسانه‌ خصوصا در شبکه‌های اجتماعی باید در دستور کار قرار گیرد. نسل جدید ما در حال حرکت به سمت زیست مجازی و کنشگری هوشمند در این فضا هستند و مصرف رسانه‌ای‌شان با مصرف سنتی ما متفاوت است؛ بدین معنا که دیگر رادیو گوش نمی‌دهند، مجله نمی‌خوانند، تلویزیون را کمتر می‌بینند و عمدتاً با بازی‌های رایانه‌ای، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها در فضای مجازی مانوس‌اند. ما باید برای چنین مخاطبی که کنشگری فعال دارد، برنامه داشته باشیم و آنها را وارد میدان کنیم.

ج- سطح محتوا

در سطح محتوا که سومین سطح مورد بحث است، بحمدالله از حیث تولید محتوا، غنای محتوایی خاص و عمیقی را در حوزه‌های مختلف داریم و از ظرفیت و توانایی تولید قابل قبولی هم برخورداریم اما باید ضعف‌هایمان را هم بپذیریم. برای مثال، در زمینه روایت‌سازی‌های جذاب و فراگیر از ضعف شدیدی رنج می‌بریم. ساخت روایت‌های شعارزده، نسبتا سنتی، غیرجذاب و غیرهوشمند، موجب می‌شود که مخاطبان ما آن‌گونه که باید پیام‌مان را دریافت نکنند. از این‌رو ضروری است که در پی ساخت روایت‌های جذاب، غیرمستقیم و انسان‌محور باشیم و متناسب با حوزه‌های مختلف به طراحی قالب‌های گوناگون بپردازیم. دیگر دورانی که از یک دریچه به مخاطب پیام می‌دادیم و فکر می‌کردیم اثرگذار خواهد بود، به سر آمده است. امروز باید پیام‌هایمان را از دریچه قالب‌های مختلف اعم از فیلم، سریال، بازی‌های رایانه‌ای، موسیقی و… به مخاطبان ارائه کنیم. در جنگ تحمیلی 12روزه دیدیم که ساخت یک موسیقی توسط خواننده‌ای مطرح چه اثرگذاری عمیقی در بسیج عمومی و تهییج آحاد جامعه به وجود آورد. پس ما برای تولید محتوای متناسب باید از تمام ظرفیت‌های موجود بهره ببریم؛ به‌ویژه در مواقع حساس. دست‌کم لازم است یک سرود، یک فیلم، یک سریال، یک موسیقی و یک بازی رایانه‌ای برای نسل جوان و مخاطبان خاص‌‌مان داشته باشیم. ضعف‌های فنی و فرمی ما در کیفیت انتقال محتوا اثرگذار است و باید آنها را برطرف کنیم.

فکر می‌کنم ما اکنون از حیث منابع، محتوا و اطلاعات، قوت‌هایی داریم اما نمی‌توانیم قدرت و اقتدار ملی‌مان را به خوبی نمایش و انتقال دهیم. از سوی دیگر، مخاطب ما هم دچار نوعی بی‌اعتمادی است و نتوانسته‌ایم آن‌گونه که باید در مسیر اعتمادسازی گام برداریم. علاوه بر این‌ها ساختار رسانه‌ای‌مان هم غیرمتمرکز و بدون فرمانده است. برایند این وضعیت ایجاب می‌کند که به بازآرایی ساختار رسانه‌ای‌مان بپردازیم و با رفع ضعف‌هایمان در زمینه مدیریت، اثرگذاری و اقناع مخاطب به سمتی برویم که از حالت پراکنده و واکنش‌گرای کنونی به یک «اکوسیستم هماهنگ و کنش‌گرا در نظام ارتباطی و رسانه‌ای» تبدیل شویم.

ایده روز آنلاین: آیا ایجاد ساختارهایی از جنس شورای عالی می‌تواند به بهبود سطح هماهنگی در نظام ارتباطی و رسانه‌ای کشور بینجامد؟

برزویی: بنده قائل به این هستم که شاید گاهی اوقات، اصالت با ساختار نباشد؛ بدین‌معنا که ایجاد ساختارهای پرطمطراقی از جنس شوراهای عالی نمی‌تواند کمک چندانی بکند و در نهایت چالش‌های ما را مرتفع نخواهد ساخت. از این‌رو شاید بهتر باشد که به جای تمرکز بر ساختارگرایی، «عاملیت‌گرایانه» حرکت کنیم، نظارت داشته باشیم، حدود و ثغور کارها را مشخص کنیم، وحدت فرماندهی و سخنگو داشته باشیم، به جای کمیت‌گرایی به کیفی‌سازی بیندیشیم و… همه به شکلی فعالانه، کنش‌گرا و مخاطب‌محور ذیل این چهارچوب گام برداریم. در چنین حالتی چه بسا کیفیت طراحی آرایش رسانه‌ای‌مان مفیدتر و صد البته موثرتر باشد.

انتهای پیام/

 


Source link

درباره ی ایده روز آنلاین

مطلب پیشنهادی

یاغی سرخابی ها به تراکتور پیوست!

به گزارش ایده روز آنلاین؛ سعید مهری هافبک دفاعی فصل گذشته تیم پرسپولیس که در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *