در حالی که انتقادات نسبت به شیوه حمایت از بازار سرمایه، بهویژه تمرکز روی شاخصسازی و حمایت از برخی سهام با گزارش عملکرد نامطلوب، در حال افزایش است، مسیر درست حمایت، تقویت زیرساختهای قانونی و مالی است، نه تزریق مکرر نقدینگی یا اجبار صندوقهای درآمد ثابت به خرید سهام.
تزریق نقدینگی، راهکار لحظهای و نه دائمی
چرا از برخی نمادهای شاخصساز که گزارشهای جدید منتشر شده از عملکرد آن ضعیف و با کاهش چشمگیر سودآوری همراه بوده، بهصورت ویژه حمایت میشود، به طور کلی اعتقادم این است که حمایت نهادهای حاکمیتی از بازار سرمایه باید از طریق اصلاح زیرساختها، قوانین و مقررات انجام شود. تزریق نقدینگی صرفاً باید در مواقع بحرانی، آن هم برای جلوگیری از پنیک (هراس) بازار انجام شود.
در ایران، متأسفانه هم نهاد ناظر بازار و هم سرمایهگذاران به حمایت از طریق تزریق نقدینگی عادت کردهاند. این انتظار همواره از دولت وجود دارد، چه در دوران جنگ و چه اکنون که در شرایط بهاصطلاح پساجنگی هستیم. حتی در شرایط عادی بازار نیز وقتی روند کاهشی آغاز میشود، بازار توقع تزریق نقدینگی از سوی دولت دارد.
ورود دستوری صندوقهای درآمد ثابت به بازار سهام، اشتباهی ماندگار
اساساً ذات حمایتها باید جلوگیری از پنیک باشد از برخی اقدامات دستوری بادی خودداری کرد و از جمله این اقدامات میتوان به الزام صندوقهای درآمد ثابت به خرید سهام اشاره کرد. این سیاست در دورهای اجرا شد و از اساس اشتباه بود. متأسفانه این اشتباه هنوز در پرتفوی صندوقها باقی مانده و موجب اعوجاجاتی در سودآوری این صندوقها شده است.
شاخصسازی به جای حل مسأله، بحران را پنهان میکند
نهاد ناظر بازار سرمایه تلاش میکند با نگهداشتن شاخص، مانع از گسترش هیجانات شود، چون شاخص یکی از متغیرهای پیشران رفتار بازار است. در حقیقت مجموعه حکمرانی بازار سرمایه تلاش میکند با حمایت از نمادهای شاخصساز، مانع از افت شاخص کل شود؛ چرا که ریزش شاخص میتواند بهعنوان یک متغیر پیشران، موجی از هیجانات منفی و بیاعتمادی را در سایر بخشهای بازار به دنبال داشته باشد. اما اساساً باید این سوال را مطرح کرد که آیا این نوع حمایت، در زمانهای ریزش بازار، صحیح است؟ یا باید راهکارهای دیگری در نظر گرفت؟
پیشنهادهایی برای حمایت پایدار از بازار سرمایه
دولت اگر میخواهد نشان دهد که به بازار سرمایه اهمیت میدهد، باید قوانین معطلمانده به نفع بازار سرمایه را اجرا کند.مثلاً در حال حاضر، مشکلات جدی در حوزه یوتیلیتی شامل تأمین آب، برق و گاز در بخش صنعت وجود دارد که در صورت تداوم، آثار آن میتواند به تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور نیز سرایت کند و بر عملکرد صنایع بورسی و غیربورسی تأثیر منفی بگذارد. در قانون برنامه توسعه دولت موظف شده است که این زیانها را جبران کند. اگر دولت حتی بهصورت نسبی این قانون را اجرایی کند، ریسک صنایع و شرکتهای بورسی نسبت به دیگر صنایع و شرکتهایی که در بورس حضور ندارند، کاهش مییابد.
جذاب شدن بورس برای سرمایهگذاران و شرکتها
اجرای این قوانین دو نتیجه دارد: اول، سرمایهگذاری در بورس نسبت به دیگر گزینهها مزیت پیدا میکند. دوم، شرکتهای بیشتری ترغیب میشوند وارد بازار سرمایه شوند، چرا که میدانند در این بازار از حمایتهای زیرساختی برخوردار خواهند بود.
نیاز به هماهنگی بین نظام پولی و بازار سرمایه
دولت برای شرایط تنش در بازار باید با هماهنگی میان نظام پولی و بازار سرمایه، نظام اعتباری مناسبی برای نهادهای مالی و سرمایهگذاری فعال در بازار طراحی کند و بجای تزریق مستقیم از روش غیرمستقیم بهره ببرد. البته در دنیا نیز در مواقع بحرانهای شدید، تزریق نقدینگی انجام میشود،.